عروسی قسمت دوم

همه بگین سیب 

میخوام عکس بگیرم

الوعده وفا

عروسی قسمت اول

عروسی دختر عمو (خواهر زن داادش دومی)

Unknown

عاشق اون لحظه ای هستم که بهت اس رایگان میدمو 

زنگ میزنی

میگی مسجدی و وضو گرفتی

اس من رسیده امدی بیرون مسجد بهم زنگ بزنی

میگم پس التماس دعا نمازتو بخون قبول حق باشه

سفرنامه کوتاه از ضامن اهو

دلیل گمرنگ شدن من

دلیل کمرنگ شدن من

مشغول دوخت و دوز هستم برای عروسی فرداشب

امروز از 10 صبح تا 4.30 بعدازظهر داشتیم برای لباس کار میکردیم

هم اکنون کار دستش مونده

*در پایان کار عکس لباس گذاشته میشود

برگشتمممممممممم

ما برگشتیم

وبلاگ جمع ما

امشب اخرین مهلته تا 12 شب مهلت دارین عکسا رو بذارین ها از ما گفتن

اینم ادرس

عاشق رنگِ بنفشم

مسافرم دوباره

دوباره راهی سفرمممممممم

یا ضامن آهوووو

* الان همچو ی قوی عاشق در حال پرواززززززززززززززززززززم

عشق یعنی:

عشق یعنی ما

عشق یعنی بازوان تو

عشق یعنی حلقه دستات در دستانم

عشق یعنی تو

وضعیت بنده

عاقا ما فهمیدیم چمونه

فک کنم کلا حساسیت به خوراکی ها گرفتم

یعنی دست به ی چیزی میزنم نمیخوام بخورما فقط دست میزنم چندتا عطسه میزنم

حالا بماند وقتی میخورم عطسه هایم بند نمیاید یکی محکم پشتم میزنن که خفه نشم

همچین وضعی دارم بنده

دماغمم که دیگه قرمز شده بسیااااااااااااار خوشگل

گل خرزهره

*نیلوفر گل خرزهره رو بچسب

*پلک شیشه ای عزیز(ی خرمن گل رز اینا بودن؟)