.

.

.

اینجا ما هستیم و خدامون

-----------------------------
با قراردادن این عکس
به عنوان
عکس پروفایل وبلاگتان
به جمع ما بپیوندید
+عشق

http://nomovement.blog.ir/

هستم خواهم بود

يكشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۰۶ ق.ظ
سلام 

با وضع و حال دیشبم هنوز خداروشکر خوبمو نفس میکشم

نمیدونم چرا چطوری شد

دیروز سر شیفت بودم مامان زنگ زد که زن داادش اولی سرماخورده

خیلی ناراحتش شدم ی اس دادم و معذرت خواهی کردم که نتونستم پیشش برم

گفت نه گلم مامان بابا خیلی لطف کردن امدن خجالتم ندین همش ی سرماخوردگی ساده اس

دلم براش تنگ شده خدا کنه زود زود خوب بشه

از دیشب شروع کنم که بعد ازامدن از سرکار 

یکم تنبلی کردم 

اما ی کوه ظرف تو سینک بود شستم یعنی از ظهر ظرف نشسته بودن هرچی میشستم تموم نمیشد 

مامان امد تو اشپزخونه گفت یکم ظرفا رو کم کن تا توی جا ظرفی جا بشن

گفتم اینا رو الان شستم جاظرفی خالی بوده 

هیچی نگفت و رفت بیرون

بماند سر شام یکی محکم به داداش اولی زدم بخاطر ضربه ای که جمعه ازش خوردم

دوباره ی شب دیگه رو سپری کردم

خوبم خداروشکر

ی ساعت میشه بیدار شدم 

دیشب تا اذان صبح بیدار بودم و با شنیدن اذان ارومتر شدم و حالم امد سرجاش

تسبیح برداشتمو شروع کردم به ذکر گفتم (بعضیا پرسیدن چی ذکریای میگی اینو بگم که ذکر خاصی نمیگم هرچی به دلم بیفته با همون خدارو صدا میزنم با همون اروم میشمو خوابم میبره)

خدا هنوز دلم زیاد نشکسته که بخوای جوابمو بدی؟

چندبار صدات بزنم که جواب بگیرم

خدا من هنوزم ازت میخوام هنوزم صدا میزنم تا زمانی که نفس دارم تا زمانی که جون دارم

دستم درد میکنه با ی بدبختی دارم مینویسم چشامم که قربونشون برم باز نمیشن از درد و پف و ورمی که کرده

یه ساعت پیش یعنی تا از پله های اتاق رفتم پایین پامو گذاشتم تو حال

مامان داشت از روبرو میومد کهمامان دودستی زد تو صورتش

چی شدی هااااااااا؟

گفتم سلام هیچی

رفتم سمت دستشویی صورتمو بشورم

تا توی اینه خودمو دیدم که کاش نمیرفتم ببینم چی شده..........

صورتم ورم کرده بود چشام قرمز شده بودن

گفتم هیچی نشده خواب بودم دیگه

فقط الان یکم سرم درد میکنه و چشام

گفت برو تو اتاق هرچی لازم داشتی صدا بزن میارم

گفتم هیچی نمیخوام هیچی میخوام تنها باشم

مامان گفت میشه بدونم چرا اینقد ورم کردی

گفتم هیچی نیس مال پریوده

گفت اره مال پریوده بچم این همه وقت میشیدی اینجوری نبودی

ساکت شدم و حرفی نزدم

چند بار صورتمو شستم که یکم ورم صورتم کم بشه بلکه چشمام قدری باز بشن

حالم خوبه یکم درد که تحملم تو درد زیاده

دل درد که دیگه از دیروز برام سنگ تموم گذاشته خاله پری وقت خوش کردی امدی سر به سرم بزاری؟؟؟؟؟؟

میبینی نمیتونم همه دردارو باهم تحمل کنم کمر و دل درد چی بود؟؟؟؟

بین دوتا شونم که ضربه خورده (قضیه همون افتادن داداش روم )اونم ساز خودشو میزنه 

خداروشکر که همه بدنم واعضاش برای خودشون دارن ساز میزنن

بنظرتون من چطوری برقصم؟؟؟؟؟؟؟؟با خلاف ساز روزگاررررر؟؟؟؟؟؟؟؟

با این حال و روزم واقعا رقصیدنم داره

من که بی کله تر از این حرفام

دیگه وقتی میرقصم تو فضام توی عالم مجازی میرم

چشم چپم رفته تو اعصابم بعد 6 ماه هنوز درد میکنه

کسانی که خواستن عکس تصادفمو بزارم عکس بخصوصی ندارم فقط ی عکس دارم مال ی ماه بعد از تصادفمه

اون روزها اونقد روحیم خراب بود که حتی نمیتونستم این وبلاگو اپ کنم

کم کم باید فکری کنمو رمزی بنویسم چون نوشته هام دارن برام مشکل درست میکنن

شرمنده ساعت 11.30 دقیقه تونستم تموم کنم

* سمانه جان بابت لطفت ازت ممنونم

* خدا برای تک تک چشمای که دارن دنبال میکنن و ما رو میخونن ارزوی سلامتی  خوشبختی  میکنم 

الهی آمین


  • ادم و حوا

نظرات (۴)

سلام
کامنت پست قبلمو پاک کردی؟
بهار معلومه چیکار میکنی؟
ازت میپرسم توضیح نمیدی .. حالو روزت هم که اینطوره
بعد میای میگی تو خواهرمی .. اینطوری؟
تو که قابل نمیدونی حتی بگی چته!
ورم صورتت نمیدونم واسه چیه ولی خب شاید چون کامل نخوابیدی و گریه کردی چشات اذیت شده و کمی صورتت ورم کرده
آره رمزی بنویس تا هر کسی نیاد نخونه ... واسم جالبه کی باهات مشکل داره آخه؟ مشکلشون سر چیه؟ خب بگو دیگه
امیدوارم همه چی خوب پیش بره
سلام با اون بیخوابی دیشب مسلمه که چشات بابا قوری میشه
  • ❀زندگی با طعم خوشبختی❀
  • کی تصادف کردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    شرمنده من نمیدوستم
    سلام امیدواریم خوب خوب بشی
    امروز همه 1 جورین منم 1 جوریم حوصله نداشتم آپ کنم حتی
    تو ختم قرآن وبمون شرکت کن اینقد آرومت میکنه که نگو
    صبر و آرامش تو روووووووووووووحت

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی