Unknown
شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۱، ۰۷:۱۲ ق.ظ
دیروز از صبح تا شب درگیر کارای خونه بودم
ماشالله خونه بزرگ اصلا خوب نیس
اونم این طرفشو جمع میکنی اون طرفش بهم ریخته اس
ساعت 6 بود که دوختن پرده ها تموم شد وصل کردنش مونده که دیگه حال نداشتم
دیگه بنا بر دلایلی نتونستم شب بخوابم حالم بد بود
صبحم ی ساعت خوابم برد فک کن بهم زنگ زدم کلاسا شروع شده حالا کی حوصله داره بره سرکلاااااااااااااااس
ای خدااااااااااااااا
- ۹۱/۰۷/۲۹