دلت که شکست تازه حضور خدا در تو آغار می شه ...
دلت رو آب و جارو می کنه ...در حالی که تو از اون گله داری !
تیکه تیکه اش رو با حوصله کنار هم می چینه ...
اما تو همه نداشته هات رو به گردنش میندازی!
متهمش می کنی به سنگدلی ..به رنجوندن آدمها ...
به اینکه انگار نمی شنوه صداتو...
و اون چه صبورانه چینی دلت رو بند می زند . . . !
خودش می یاد جای همه چیز و همه کس رو می گیره . . .
چه آرامشی داره دل شکسته ای که همصحبتش خداست ...دنیات زیبا می شه..
یادش که می کنی قلبت آرام می گیره ! حالا به راستی ..
باید از او که دلت رو شکسته گله کرد یا تشکر ؟؟...

؟؟؟؟؟؟؟؟
کدامش؟