.

.

.

اینجا ما هستیم و خدامون

-----------------------------
با قراردادن این عکس
به عنوان
عکس پروفایل وبلاگتان
به جمع ما بپیوندید
+عشق

http://nomovement.blog.ir/

۱۵۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

18672_bandari.gif19482_eva.gif18672_bandari.gif19482_eva.gif18672_bandari.gif19482_eva.gif18672_bandari.gif19482_eva.gif18672_bandari.gif19482_eva.gif18672_bandari.gif19482_eva.gif18672_bandari.gif19482_eva.gif18672_bandari.gif19482_eva.gif18672_bandari.gif

وقتی ی دوست از جنس مادر ببینی

وقتی همراه ی دوست بشی تا سونو بشه

وقتی همراه ی دوست بشی و پیاده روی کنی

وقتی همراه ی دوست بشی تا استرسشو کم کنی

وقتی همراه ی دوست بشی تا ذوق مادرشدنشو ببینی

وقتی همراه ی دوست بشی که کمتر از ی ماه دیگه مامان بشه


هیچی دیگه من این دوست امروز دیدم ی دوساعتی با هم بودیم انقده ذوق کردم 

* براش دعا کنین زودی و به اسونی نی نی دنیا بیادش

  • ادم و حوا

خندیدی

از نگاهم غم رفت

خندیدی

دلمو دادم رفت

انگاری خودمم یادم رفت

از عطر تو نفس میگیرم

همرامی هرکجا میرم

هم زندم هم واست میمیرم


*مثل همیشه زنگ میزنم و ی صدای مردونه غریبه میاد پشت گوشی وقتی صدامو میشنوه میشه محرمترین مرد دنیا اونقده ذوق کردم که حد نداره

  • ادم و حوا
هیچ کس بلاگفا نیس

ما هم رفتیم مرور میکنیم اخبار 

این پستا رو میخونم میخندم چه کارا که نمیکردما


* مثلا یهو بیاین ببینین بجای من آقایی داره جواب میده چقده میومدم خونه میخندیدم به حرفای رد و بدل شده بین بچه ها و اقایی

چندتا ادرس باید بدم بگم واقعا چقده مسخره بازی درمیاوردیم

  • ادم و حوا
رفتم ی دوش گرفتم و کلا قضیه ناراحتی رو فراموش کنم

خیلی خیلی خیلی بندرت پیش میاد موهامو سشوار بکشم

امروز از اون روزاس

ی سشوار کشیدم

زدم به تخته ماشالله خوشگلی بودیمو خودمون نمیدونستیم

خلاصه امروز کسی خبری ازش نیس

ما هم همینجور میشینم سر کار و درس و مشق و زندگی

  • ادم و حوا
سلام

دیشب از همیشه زودتر رفتم توی تخت

امادیرتر خوابیدم

خیلی دلم میخواست غر غر کنم اما از غرغرهام  فقط چندتا ترکش به اقایی خورد و دیگر هیچ

اونم هی اصرار اصرار چرا گریه میکنی چرا

گفتم اینو بگو تو با اس دادن از گریه من چطوری باخبر میشی

گفتش پاشو بدو صورتتو بشور بیا

خدا ممنونتم که مردی بهم دادی که قبل از مرد بودن حس مسولیت  و زنانگی من را با جون دل میخرد

دیشب ناراحت بودم ناراححت و ناراحت

چشمانی پر از اشک که بخاطر ی نفر دلم شکست

میگویند اینجا مجازیس اما پشت این صفحه احساسات و مهر و محبتی است که نه من میدانم نه تو

مواظب حروف و کلمات باشید که گاهی دل میشکنن و گاهی   محبت میکارن

مثل اینه شما همش توی خونت گرفتار کاروبار زندگی باشی بیان بهت بگن تو این همه وقت به عشق عزیزت داری همه چیز سروسامان میدی اما دریغ از امدنت به خونه ما

حالا منم چند تا پست گذاشتم اصلا نشده ازتون خبر بگیریم اون همه توهین سزای چهره من هست؟؟؟

کاش قبل از حرف زدن کمی خودمونو جای طرف مقابل بذاریم

اگر امدین خونمون خوش آمدی اگر نیومدی از خدا میخوام بهترین ها رو نصیبت کنه

بهار عزیزدردونه

امضاء     

مواظب خوبیهاتون باشید

سال پیش مثل ابن روز قرار بود ننویسم

اقایی این پست گذاشت


آقایــــــــــــــــــــــــــــــی :

خوانندگان نترسین

خانومی بعضی وقتها قاطی میکنه گیر میده به وبلاگ.

شما جدی نگیرید

مینویسه یعنی ننویسه باز ننویسه

چی گفتم من

خلاصه ناراحت نباشین مینویسه

  • ادم و حوا

12 - 1.jpg

ضربان قلبم

با صدای اذانت

بیشتر و بیشتر 

تندتر و تندتر

  • ادم و حوا

زن عمو گرامی [مامان زن داداش دومی]

 کف دستش بریده

دیشب دست داداش دومی بریده

و امروز زن داداش دومی

دستش بریده وچندتا بخیه خورده

وای با اون دوتا وروجک هاش

در چهارروز سه تا جراحت دست داشتیم 

که زن عمو و زن داداشم دستشون بخیه خورد


 

الان دلم میخواد فقط غر بزنم


دقیق زمانی که ی بغض و ناراحتی از عصر گریبانگیر لحظه هام شده

اماده سرازیر شدن اشکایم هستم

ی اس میاد از عزیزم


* خدایا میدانی چه میخواهم مواظبش باش 




* خواننده محترم بدلیل انتقاد شما همه پستای امروزمو حذف کردم الان فک کنم منت سرم نمیذاری که من چرا این همه آپ میکنم دوستای من همشون میدونن چرا و چطوری من آپ میکنم یکمی دقت میکردی حداقل درست نظر میذاشتی

  • ادم و حوا
امدم سر شیفت

الحمدالله به همکارم گفتم خداخیرت بده این امروز کاربری بزن ما هم بی نصیب نمونیم از اینترنت

والا حوصلمون سر میره

گفتش بروی چشم حاج خانوم

هیچی دیگه

الان خبردار شدیم یعنی بدلمون افتادش که اقایی ما در سهند بسر میبرد

ذوق کردیم اما حوصله مان سر رفته بشدت سرکار

فعلا خبری نیس

کاش روزه میگرفتیم این ملت نیستن که اذیتمون کنن والا

*الان زنگ زدم به اقایی میبینم داره خوش میگذره بهش

  • ادم و حوا
سلام بر همه دوستان گل و گلاب

دیشب بالاخره افطار کردیم

عجب شبی شد

با خیلی تماس گرفتم اما جوابی حاصل نشد جز ی نفر سمانه عزیز که عیادت مامانش رفته بود و تماس گرفت باهام

به هرکس هرجوری شد یخبری دادم و اما هیچ کس جوابی نداد بهم ضایع شدم

نمازش با سختی که داره ی ساعتی طول کشید

متاسفانه انقده بلاگفا قاط زده بود که نمیشد خبر بدم بهتون

و امسال سه سال پشت سرهم دارم این روز روزه میگیرم 

دعاتون کردم 

ان شالله از امشب برنامه دارم براتون

اما احتمالا اون دو تا وبلاگ دیگه این وبلاگ فقط دعوت نامه میفرستم براتون

در وبلاگ  این و این

جویای حال ی نفر شدم که گفت کنار ضریح حضرت معصومه دعام کرده

خیلی خوشحال شدم

*بعدش نوشت:  یعنی من انقده خوبم؟؟؟ اصلا هنگ کردم الان چند تا وبلاگ رفتم اسمم شده توی پستشون ی جوری خوشحال شدم و احساس خوشحالی فوران کرد در درونم که چقده دوستای خوبی دارم که نبودم اذیتشون کرده ان شالله ادم مفیدی باشم

* ی چیز اینکه من همیشه انلاین نیستما چون حس میکنم با خودتون میگید من همیشه هستم من سیستمم همیشه روشنه و هرازگاهی ی چیزی مینویسم و میرم و میام منم زندگی میکنم مطمئن باشید همیشه انلاین در خونه هستم

*اذان نوشت:  اینم اذان ظهر و دعاهای من برای شما ان شالله حجات روا بشید

  • ادم و حوا

  • ادم و حوا