و بالاخره تونتسم روزه رو بگیرم
دیشب بالاخره افطار کردیم
عجب شبی شد
با خیلی تماس گرفتم اما جوابی حاصل نشد جز ی نفر سمانه عزیز که عیادت مامانش رفته بود و تماس گرفت باهام
به هرکس هرجوری شد یخبری دادم و اما هیچ کس جوابی نداد بهم ضایع شدم
نمازش با سختی که داره ی ساعتی طول کشید
متاسفانه انقده بلاگفا قاط زده بود که نمیشد خبر بدم بهتون
و امسال سه سال پشت سرهم دارم این روز روزه میگیرم
دعاتون کردم
ان شالله از امشب برنامه دارم براتون
اما احتمالا اون دو تا وبلاگ دیگه این وبلاگ فقط دعوت نامه میفرستم براتون
جویای حال ی نفر شدم که گفت کنار ضریح حضرت معصومه دعام کرده
خیلی خوشحال شدم
*بعدش نوشت: یعنی من انقده خوبم؟؟؟ اصلا هنگ کردم الان چند تا وبلاگ رفتم اسمم شده توی پستشون ی جوری خوشحال شدم و احساس خوشحالی فوران کرد در درونم که چقده دوستای خوبی دارم که نبودم اذیتشون کرده ان شالله ادم مفیدی باشم
* ی چیز اینکه من همیشه انلاین نیستما چون حس میکنم با خودتون میگید من همیشه هستم من سیستمم همیشه روشنه و هرازگاهی ی چیزی مینویسم و میرم و میام منم زندگی میکنم مطمئن باشید همیشه انلاین در خونه هستم
*اذان نوشت: اینم اذان ظهر و دعاهای من برای شما ان شالله حجات روا بشید
- ۹۳/۰۲/۱۲