* خدایا شکرت
بسته رسید
کارای بانک تموم کردممممممممممممممم
هوراااااااااااااااا
الان باید برم شیفت
برگردممممممم توضیح میدممممممممممممم
* خداشکرت
** خدا بدادم برسه چقد کامنت تایید نشده ندارم سعی نیکنم شب همرو تایید کنم
ضدحالی خوردم که تشنجش و تشعشاتش بد جووری تو وجودی افتاده
با ی بغض مونده توی راه
* چرااااااااااااااااااا؟
* * چرااااااااااااااااااااااااا؟
** کامنتا باز گذاشته شد تا حالم خوب نشه جواب نمیدم
***خدا شکررررررررت
که صدای ویبره گوشیم امدش و نوشته
ناقلا شیطونی نکن بخون
حالا هول شدم اس دادم
از کجا فهمیدی
وای خدا لو رفتم
دوباره اس امدش
از اونجا که یکی بهم گزارش داد
جواب دادم
کلاغه کجاس که گذارش دادش بهت؟
خو چشم میشنم میخونم الان
دوباره اس امدش
لپ تاب روشنه؟
جواب دادم
ای خدا الان خاموش میکنم[یعنی الان من موندم و این که چطوری این میفهمه من چیکار میکنم]
* همه خوابن حالا منم قهقه میزنمااااااا اساسی
** همین چنددقیقه نزدیک بود بغضم بترکه ها اما الان ازش خبری نیست
میگی نگران نباش قبول بشی جایزه داری ازم
اشک توی چشمام جمع میشه
خدا میشه قبول بشم داره یکساله میشه ها هنوز نتونستم کاری بکنم [حرفای توی دلمِ]
ادامه میدی میگی نگران نباش قبول میشی
* خوشبختی از آن ماست چون خدا باهامونه