
عززیزم منتظر اون خبرای خوش هستم
و همچنان میخواهم
چیزای بزرگ بزرگ ازش میخوام
منتظر اون روز میمونم که بخوام همسفر بشم
دلم گرفت از خودمون
چه غریبانه دورمون میکنن
اما حریف دلهامون نمیشن
خوشحالم برای خودمون
متاسفم برای اونایی که میخوان ما رو دور کنن

عززیزم منتظر اون خبرای خوش هستم
و همچنان میخواهم
چیزای بزرگ بزرگ ازش میخوام
منتظر اون روز میمونم که بخوام همسفر بشم
دلم گرفت از خودمون
چه غریبانه دورمون میکنن
اما حریف دلهامون نمیشن
خوشحالم برای خودمون
متاسفم برای اونایی که میخوان ما رو دور کنن
ی مدت میخوام جداشم از این حس و حال
ی بغض گلویم را گرفته از این حال و هوای مجازی
* خدا در همین نزدیکی است شک ندارم

نشسته بودیم ناهار میخوردیم
یهو اهنگ گذاشته بود
خونه مادربزرگه رو مخوندش
ی آهی کشیدم 
مامان گفت چی شده؟
من 
مامان 
اطرافیان 
ظرف غذا

و اینک از 33 سالگی به 34 سالگی رسیدی
این تولدت همراه بود با همسرت
خداوند لطف کرده و همسفر زندیگیت را در سال 34 همراهت کرده
انشالله جشن 35 سالگیت در خانه خودت باشی کنار همسفر زندگیت
* خوشیهاتون مستدام ان شالله زیر سایه خدا خوشبخت ترین باشین
* تولد نداریم قبلا کادو میگرفتم براشون اما الان دوسالی نگرفتم
* تولد زن عمو و عموی عزیزم رو هم تبریک میگم
این لینک ختم قران هم چنان ادامه دارد
بقیه جزء های مونده رو هم خودم خوندم
ختم سوره یس به تعداد 114 بار
یهو صدای کتک زدن و گریه بچه میاد توی حیاط
بچه همش داد میزد نزن تورو خدا نزن
کلا لباسا رو ول کردم امدم توی اتاق
هنوزم صدای بچه میاد که میگه نزن
*واقعا موندم چرا نمیتونین شکر گذار این نعمت باشین چرا بچه میارین
* *اعصابم داغونه داغون
*** شرمندتم خدا جون که قدر رحمتای که بهمون میدی رو نمیدونیم
بچه نوشت : هق هق افتاده و میگه ازتون بدم میاد