انقده گریه کردم که چشم برام نمونده
انقد میام در خونتو میزنم
که خسته شی
من هنوز اول راهم خدا
ناامیدم نکن
همه امیدم تویی
یالله
یا قاضی الحاجات
به فاطمه الزهرا قسمت میدم خداااااااااا
و خدا گفت : فقط دانه ای بکار …
زمین و آب و آفتابش از من ، خوشه و خرمن و حاصلش از تو !
نذار نامید بشه و دلش بشکنه
نذار اذیت بشه طاقت اذیت شدنشو ندارم
انوقت منم میشکنم
امروز با قاضی الحاجات صدایت میزنم
محتاج دعاهاتونم
ادامه مطلب یکم نوشته های تلخ و شیرینه
دلتون شکست دعا یادتون نره