اما خوبه پشتیبان گرفته بودم و رفتم از پشتیبان کپی گرفتم
منتظر ادامه مطب پست پایین باشید
با کلی عکس و شرکت در مسابقه نخودچی
راستی ی چیز دیگه ظهر رفتم بیمارستان جلسه پایان سال داشتیم
عیدیمون گرفتیم و خبر عروسی یکی ازهمکارا بود شیرینی خوردیم و برگشتیم
اما خوبه پشتیبان گرفته بودم و رفتم از پشتیبان کپی گرفتم
منتظر ادامه مطب پست پایین باشید
با کلی عکس و شرکت در مسابقه نخودچی
راستی ی چیز دیگه ظهر رفتم بیمارستان جلسه پایان سال داشتیم
عیدیمون گرفتیم و خبر عروسی یکی ازهمکارا بود شیرینی خوردیم و برگشتیم
و نخودچی خان منو دعوت کردن به بازی وبلاگی که عکس کادوی اولی که از اقایی گرفتم
که قبلا توی وبلاگ گذاشتم اما بازم چشم میذارم
قبلنا که میرفتم وبلاگها
نظر میذاشتم ادرس نمیذاشتم
و خواننده مشتاق وبلاگا بودم
اما الان محدود کردم خودمو میرم میخونم نظر میذارم
خیلیا فراموشم کردن
برای سال جدید خیلیا رو میخوام حذذف کنم از صفحه وبلاگم
خاطره های که بودنش جز ناراحتی برام نداشت
کسانی که یادی ازم نکردن
توی این ماه اخیر خیلی بهشون سر زدم
ی جورایی باید کات کرد و رابطه ی طرفه رو جلوش بست
* ی خبر خوش دارم برای دوستای که سال 93 کنارم باشن عیدیشون محفوظه فقط خواهشمندم دستاشونو بالا بگیرن و نظر بذارن بدونم سر سفره به چند نفر عیدی باید بدم
الان ی چیزی دیدم
یعنی ی نفر پیدا شده نوشته های منو به زبان انگلیسی داره میخونه
نمیدونم چی باید بنویسم از سال 92
اول واخرش هرچی بود تموم شد
از اولش با امید به خدا شروع کردم تا اخرش امیدم بخداس
خدایا این چشای بارونی رو توی هوای بارونی شهرم دست خالی برنگردان
برای کارای بیمم
خیلی گرفتار شده بودم
امروز حس کردم ازاد و رها شددم
احساس کردم دارم نفسای خودمو میکشم
ی باررررررررون شرشری و ی برف نم نمک
ای چقده شیرینه
فک کنم همه برام جشن گرفففففتتتتتتتتتتتن
کلی دعا فرستادم هوا براتوووووووووووووووووووووون
ی هفته اس اینجا بارونیه عجیب
براتون ی عالمه دعاهای خوشگل میکنم
*بابت پست دیشب واقعا شرمنده انقده داغ کرده بودم که خدا میدونه خودمم نفهمیدم چی نوشتم
طرح قرائت دست جمعی حدیث کساء:
السلام علیک یا فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)
دوستانی که مایلند در طرح قرائت دست جمعی حدیث کساء شرکت نمایند در وبلاگ دبستان حضرت فاطمه الزهرا(س) اعلام آمادگی نمایند.

زمان قرائت: از ( 24اسفند ماه 92) تا ( 3 اردیبهشت ماه 93)
شما هم در اطلاع رسانی این طرح در نت و خارج از نت کمک کنید.
منم دعوت شدم شما هم دعوتین
* نظرات این پست بسته میباشد
عجیب موندم تو این جماعت
کاش کمی از منزلتمون بیایم پاییین و به زیر دستمون توهین نکنیم
بقدری اعصاب مصابم بهم ریختش
بی انصاف توهین میکنی هیچیت نمیگم بیشتر توهین میکنی؟؟
خدایی اون بالا سر هست قاضی و دادگر این قضیه هست
هیچ بی احترامی از من به ایشون نشد
اما انقده راحت بی احترامی کردی که بیذار شدم از اسمت
خیلی خیلی ناراحت شدم از رفتارت
لیاقت اینو نداری حتی برات کار کنم
چندروزه در برابر حرفات سکوت کردم چیزی نگفتم گفتم چون براش کار میکنم حرفی نزنم
اما امشب عجیب زدی دیوار سکوتمو شکوندی
دربرابر اون همه توهین گفتم اره لیاقتت همینه که هیچ کس پیشت کار نکنه مشکل ما نیستیم مشکل خودتونی که هیچ کس حاضر به کارکردن توی مطبت نیس
* دکتر مطب موضوع پست الانمه