رج افطار 13
جمعه, ۲۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۹ ب.ظ
ی مهمونی کوچیک
خونه داداش دومی
ما و خانواده زن داداش اولی
داداش اولی و خانومش نیومدن
هی
اندازه ی هفته ظرف شستم تنهایی
انوقت اندازه ی مهمونی میوه قاچ کردم
انوقت میگن خواهر شوهر بده
والا ما که یدونه خواهر شوهریم
انقده ماهممممممممممممم
* قابل توجه عمو کوچیکه عروسشو پاگشا کرده لج کرد امشب افطاری بده ما هم چون داداشم اینا چندروز قبل گفتن نتونستیم کنسل کنیم و رفتیم خونه داداش اینام
** بچه داداشم نقاشی عروسی منو اقایی کشیده بود هـــــــــی بچم چقده فکرش خلاااااااق شده
- ۹۳/۰۴/۲۰
ای جان برادر زاده ی نازنینت ...خواهرزاده های ما که ترجیح می دن ما عروس نشیم گویا !