کادو تولد
نمیدونم سال پیش که داشتم پست تولد میذاشتم
فک نمیکردم امسال مثل سال پیش باشه
خیلی امیدوارتر بودم که پیشت باشم
اما دیشب که پست سال پیش خوندم
اشک توی چشام حلقه زد
اینکه این همه سختی رو پشت سر گذاشتیم
درسته پیش هم نیستیم و خیلی از هم دوریم
خیلی خوشحالم بخاطر وجود این روز که با دیدنش لبخند روی لبام نقش مینبده
که با شنیدنش قند تو دلم اب میشه
امسال از پارسال شیرینتره برام
اینکه خانواده به بودنت اهمیت دادن و اجازه دادن بتونی بیای
خیلی خوشحالم بخاطر همین اتفاق
خیلی سخت بود خیلی سخت گذشت اما گذشت
امیدوارم پایان امسال پایان دوره مجردی ها باشه
الان اس دادم اخرین تولد مجردیت مبارک
چشمانت را باز کردی و دنیا غرق نگاه زیبایت شد
زیبایی های دنیا از آمدن تو پیدا شد ، روزها گذشت و چهره زیبایت در آسمان دلم آفتابی شد
دریای زندگی به داشتن مرواریدی مثل تو می نازد ، همه زیبایی های دنیا با آمدن تو می آید و اینگونه زندگی با تو زیبا میشود ، اینگونه چشمانم با دیدن یکی مثل تو عاشق میشود
و امروز روز میلاد دوباره تو است ، در این هوای ابری نیز خورشید در لابه لای ابرها به انتظار دیدن تو است…
و این لحظه قشنگترین ساعت دنیاست ، و این ماه درخشانترین ماه دنیاست که تو را درون تصویر نورانی اش میبیند
آمدی به دنیا و دنیا مات و مبهوت به تو مینگرد ، همه جا را سکوت فرا گرفته تا خدا صدای تو را بشنود
صدای دلنشین تو در لحظه شکفتنت ، عطر حضورت فرا گرفته همه زمین را…
تو یک رویایی که حقیقت داشتنت معرکه است ، داشتن یکی مثل تو معجزه است ،امروز روز میلاد دوباره تو است و من خیلی خوشبختم از اینکه مال منی…
جز این احساسات چیزی در دلم نمانده ، این هدیه تا آخر عمرم در دلم مانده که دوستت دارم و قلبت این شعر عاشقانه را تا آخرش خوانده ….
شعری با عطر احساست ، به لطافت دستانت، به زیبایی چشمانت ، هدیه من به تو در روز میلادت
تویی قطره بارانم که گلستان کرده ای باغ وجودم را و امروز یک روز مقدس است که مدتها به انتظار آمدنش نشستم …
عشق من منتظرم بیایی تا عاشقانه تو را در آغوش بگیرم و بفشارم تو را ، تا بگویم خیلی دوستت دارم و بگیرم دستانت را ، تا بگویم تا ابد مال منی و ببوسم لبهایت را ، تا احساسم را به تو هدیه دهم و تبریک بگویم روز تولدت را…. تولدت مبارک عشق من….
- ۹۳/۰۴/۱۶