Unknown

سلام

الحمدالله همگی خوب وخوش هستید

امروز صبج که از 7 تا 9 اموزش رانندگی بودم

از وقتی رسیدم خونه پای تابلوفرشم بودم

تا ظهر که مهمون داشتیم از روستا

و تدارک دیدن ناهار و ظرف شستن

بعدش رفتن سرخاک تا ساعت 8 شب

که خبر فوت دایی بابا رو دادن بهمون

و عازم خونه دایی بابا شدیم

اونجام که گریه زاری

الانم ی بهار که مونده حکمت این اتفاقا چیه 

خداوندا ما رو لحظه ای بحال خود وامگذار