برگشتم
يكشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۲۹ ب.ظ
خسته کوفته
ساعت هنوز زور میزد
به 19:25 دیگر 5 دقیقه تا پایان شیفت بود
همکار شیفت بعدی رسید
سریع رفتم و وضو گرفتم که سرویس جلوی زیارتگاه
پیاده شدم خونه نرم ی راست برم نماز
خدافظی کردم و رفتم پیش بسوی سرویس
توی راه ی حدیث کساء خوندم رسیدم نزدیک اذان بود
از سرویس پیاده شدم و رفتم زیارنگاه
چادر و مهر وتسبیح برداشتم و صف اخر واستادم
اقامه گفتن تکبیر
نماز تمام شد و
نمیدونم چرا این فدر پدر اسمانی درخاطرم امد
دورکعت به نیابت خوندم و تمو م که شد
روضه کوتاهی از امام حسین و حضرت ابوالفضل
سلامی به نیت زیارت
اشکای من بی امان میبارید
- ۹۳/۰۳/۱۱
نمیدونم چرا یادش افتادم شاید بخاطر روضه و ..