تابلو فرش
چهارشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۲۸ ق.ظ
انقد خوشی های کوچیک کوچیک توی زندگی هست
که خیلی راحت میشه خوش بشی
غم های بزرگتو فراموش کنی
رفتم پیش همسایمون که کارگاه تابلوفرش داره
تابلوفرشمو زدم زیر بغلم
عین بچه ها بغلش کردم
مامان با افتخار کنارم واستاده
خودمو اماده کرده بودم که معایب کارمو بگه
اما ی لبخندی زد و بهم نیگاه کرد
خانوم اینو برا سرگرمی بردی یا فقط پاش میشینی
ادامه داد
کارت مثل خانومایی میمونه چندساله تو این کارن
خیلی خوشگل شده
دلم گرم شد
خوشحال شدم
مامان ی خنده تحویلم داد
تموم غصه هامو فراموش کردم
* خوشم به خوشی های که هرچند کوچیکن اما دل بسته شدم
* تابلوفرش عزیزم خیلی دوستت دارم
- ۹۳/۰۲/۰۳