لحظات ناب ِ ناب
سه شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۳، ۰۹:۴۷ ق.ظ
سلام
نمیدونم چرا چندروزه نمیرسم اینجا رو بنویسم
امروز که بیدار شدم
نم نم بارون بودو ی هوای و نسیم خنک
رفتم زیر بارون ایستادم و دعا کردم
این روزها سعی میکنم کمتر خطا کنم کمتر لغزش داشته باشم
دیروز رفته بودم سرخاک
دیگه مثل قبلا سرسری رد نمیشم
از اسفندماه هرزمان که رسیدم سرخاک
از اول شروع مزار
به فاتحه و صلوات گذراندم
اخرش به نیت کل مرده ها ی فاتحه میخونم
چقده جای ارومی جای که ابدی و ابدیه
خوب و بد باشی اخرش ی وجب خاک نصیبت میشه
مال دنیا ارزش هیچی رو نداره
- ۹۳/۰۱/۲۶