حرفای با تو
دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۴:۵۸ ب.ظ
به اسمان قلبم
بارها رجوع کردم
چیزی نیافتم جز اسم تو
که با رگ و مویرگهای کوچیک اسمت حکاکی شده بر قلبم
هیچی به قشنگی وسعت دل زیبای تو نیس
انقدر زیباس که حتی گاهی از نفس کشیدن های خودم فراموش میکنم
شب فرامیرسد
میماند من و ی تخت خالی از تو
در خاطرم نقشت را بر تخت میبینم
تنها جای امن من اغوش توست
زبانم فارسیت
فارسی سلیس و روان
اما زاده زبانی شدم که عزیزم ان را فراگرفته
برای یادگیری ان
جان دل گذاشتم
حرفایم خیلی وقتس
جایی ندارن
جز ذهنی که همش یاداور تاریخ های بودنم با توس
و
حرفای من گوشی برای شنیدن
جز تو ندارن
میدانم زیبایی حرفایم
را کسی جز تو قبول ندارد
* حرفای من درنبود تو
- ۹۳/۰۱/۱۸
عیدت مبارکممنون که به یادمی وهمیشه بهم سرمیزنی