جمع اوری عید

خو برای منی که از کارم انصراف دادم و امدم بیرون

فرقی نمیکنه روز کاریم

از فردا بدو بدو من شروع میشه

کلا ی جمع اوری از عید امسال

اولین روز عید مصادف شد با اولین عید بی بی و پدر اقایی عزیز

ما که از صبح رفتیم خونه بی بی و مشغول پذیرایی چایی ریختن و کلا پذیرایی بودیم

روز دوم که نصفش خونه بی بی بودیم

عصرش که مهمونی خونه خودمون شروع شد

روز سوم  همچنین

روز چهارم  دایی امدش و مثل چی ذوق کردم دیگه نمیدونم روستا سرخاک

روز پنجم خونه بودیم و داداش دومی اینا امدن خونمون

در کل هرروز روزی ی بار سرخاک رفتیم 

روز ششم امدن گفتن بریم مسافرت که ما خودموون مونده بودیم بریم یا نریم البته من گفتم نمیام چون 9 نوبت دندونپزشکی دارم

هفتم خونه بودیم

هشتم که چهل بی بی رو گرفتن و شب همه خونه ما دعوت بودن

روز نهم دندونپزشکی رفتم عصرش رفتیم روستا زن داداش اولی

روز دهمم همش پای تابلوفرش بودم و پای نت  البته عصر هم نامزدی همکارم بود که نشد بریم مهمون امدش برامون و خیلی شیک لباسمونو عوض کردیم و بجاش دخترای داداشمو بردم زیارتگاه نزدیک خونه

روز یازدهمم شیفت یکی از همکارا رو رفتم که شبش کلا خنده بازاری راه افتادش تا صبحش میخندیدم

روز دوازدههم کلی خاطره شد برام که هرکس رسید گفتن امسال سال توس

روز سیزده با کلی کزت بازی از صبحش ، ظهر رفتم کوه اونم با چه وضعی شاید عکسشو بذارم شاید قول نمیدم

روز چهارده که خونه عمه اینا روضه بود و جلسه قران درواقع دوتا روضه رفتیم

روز پانزده که امروز باشه صبحش رفتیم سرخاک عصرش رفتیم روضه بانوی فاطمه (س)

از فردا ان شالله ی ادم قوی خنده رو و کلی انرژِی دنبال کارای نیمه تموم هستم ان شالله گواهینامه تابلوفرش و ثبت نام در کاریابی با مدرک کارشناسی

ان شالله همه موفق و موید باشید