مثل ِ...
سلامی به گرمای وجود افتاب زندگی
امروز دوشنبه نوبت جراحی داشتم
صبح با استرس که داشتم با خوندن ایه الکرسی و صلوات با مامان راهی مطب شدیم
رسیدیم مطب
نوبت من 8.45 بود اما 8.50 رسیدیم مطب
متاسفانه دکتر نیومده بود و نشستیم با منشی ها با صحبت کردن
هی ساعت نیگا میکردیم ای چقده بدم میاد منتظر باشم ی جایی
چون خاطره خوش ندارم استرس داشتم
بالاخره دکتر بنده خدا توی ترافیک اونم به این شهر کوچکی ساعت 9.10 دقیقه رسید
جلوتر از من ی بخیه کشیدن داشت اقایی بود که فک کردم در شهرداری کار میکرد چون همش صحبت و جریانای شهرداری بود
خلاصه فکر کردم طول میکشه که دیدم دکتر فامیلیمو صدا میزنه
داخل اتاق رفتم نمیدونم من هرچقد میترسم ولی این صورت من ی لبخند مهمونشه
نمیتونم نشون بدم میترسم
گفت خانوم بشینید کار شروع کنم
رفتم روی یونیت نشستم
همینکه نشستم اولش یکمی شروع کرد جویای حال دکتر شد و گفتم خوبن سلام دارن
دیگه شروع کرد
بالاخره پانسمان نیمه نگه داشتمو برداشتن و بخیه ها رو کشیدن
هیچی یهو گفت تموم شد
منو میگی انقده ذوق کرده بودم که تموم شد و راحت شدم
اما گفت تا ی هفته دهانشویه استفاده میکنی بعد دوروز مسواک زدن با مسواک نرم شروع میکنی و یعد ی هفته میری برای پر کردن و ترمیم بعدی
ما رو میگی انگار فرشته شدیم توی مطب انقده خوشحال بودم خلاصه تشکر کردیم از دکتر امدیم بیرون
با منشی خدافظی کردیم و بعد راهی شدیم امدیم بیرون
گفتیم حالا که این همه راه امدیم برم لیست بیمه رو درست کنم به جریمه نخورم
چشتون روز بد نبینه رفتم میبینم بجای اینکه تکنسین ترک کار بزنن منو ترک کار زدن
خدا میدونه چقده بدو بدو کردم چند بار بیمه رفتم
اخرش گفتن لیستت خراب و اشتباه امده
رفتم همون موسسه ای که سی دی میزنه هرچی میگم چرا اسممو ترک کار زدی وقتی توی بازرسی اسمم هست
میگه مقصر من نیستم خانوم گفتم یعنی مقصر نیستی اخر وقت امدم هیچ کس نبوده سرتون خلوت بوده چرا اشتباه اسممو ترک کار زدین
حالا من چیکار کنم این چه وضعشه
پول میگیری درست کار کنی
خلاصه صداشو برد بالا گفتم برا من صدا نبر بالا
خلاصه رفتم بیمه و همه رو برای اون کارمنده توضیح دادم اشتباه من نیس
گفت برو روش شکایت کن
گفتم یعنی چی
من شکایت کنم خودم از کار میفتم برای اون اقا و اشتباهش
حالا ببینین راهی چیزی داره قانونی نیس
خلاصه اینکه گفت بشین خانوم
بنده خدا چندباری این اتاق اون اتاق رفت خودش دیده بود برا بیمم چقده مشکل پیش امده که من واقعا مقصر نبودم
امدش تموم فیشای قبلمو بهشون دادم و شروع کردن به تو سیستم زدن
خلاصه گفتش خانوم میشه ی کاری بکنم فیش اون ماه صادر کنم برات
بری بدی به اون خانومه پولشو برات بریزه و بیمه ات درست کنی
چون بازرس امده راحت درستش میکنم برات
خلاصه امدم زنگ زدم به تکنسین قبلی
اونم میگفت عیده و نمیتونم گفتم رد بشه جریمشو ازت میگیرم من دیگه نمیتونم جریمه پول نداشته رو بدم بیمتو ریختم پول باید بهم بدی
بعدشم پاشدیم رفتیم دانشگاه
شیرینی خواستن گفتم ایشالله برای ارشد
مدرکمو گرفتم تموم شدو امدم گذاشتم سر کوزه ابشو بخورم
خخخخخخخخ
اها امدم دارم اشپزخونه تمیز میکنم بدجوری سرگرم کار شدما میخوام خونه تکونی اشپزخونه تموم بشه ان شالله
- ۹۲/۱۲/۱۹
چقدر از خونه تکونی آشپزخونه بدم میاد خیلی کار داره