من هستم فقط سرگرمم درو بستم
بعد از 36 ساعت دوباره برگشتممممممممممم
چقده سخته بدون نت بودن
البته من بدون نت نبودم که میگم چی شد
پریروز صبح با تلفن آقایی بیدار شدیم و خودمون کش و قوس دادیم
بعد از چهل و هشت ساعت نم کردن حبوبات برای آبگوشت ما اونو به اآش تبدیل نمیودیم
که عجب آشی شد چون نه بالا سرش بودم نه همش زدم وقتی از سرکلاس امدم ی بوی آش خونه رو گرفته بود
بلی بلی میبینی اینجوری اعتماد بنفس داشته باشین
خلاصه امدیم دیدیم خانواده داادش دمی اینا خونه تشریف دارن
شدن مهمون ناخونده
خلاصه عجب مزه ای داد این آش
پریشب در دوران بحران بودم و حالم خوش نبود و اب روغن قاطی نموده بودیم و شب بسی حالمان قاطی بود
دریروز صبح که مثل هرروز در کلاس بودیم و ظهر با دار تابلو فرش برگشتیم خونه
حتی کسی برامون چخوک نکشت جلو پامون
تا مستقر کردن دار در اتاقمون و کمس سامان دادن اتاقمون
نشستیم و دورج مشتی در خانیمان بر تابلو نهادیم
دوباره دیدییم نه در پودکشی مشکل داریم و کلا جایش رو عوض کردیم
دیگر اتاقمان بسی سنتی شده است
دیشب که رفتیم مطب و به کارا رسیدیگی کردیم در زمان برگشت بودیم که تکنسین جدیدمون تماس گرفتن
خانوم بهارخانمی
گفتم بله بفرمایین
براتون مقدور هس طرز تهیه باسلوق برامون بگی
ما هم مو به مو برگشتیم براش توضیح دادن و این حرفا
تا آخرش برگشت گفت مطمئنی شما سنتون انقده؟
گفتم وا اینا به سن کاری نداره به انگیزه خودته خانوووووووووم
خلاصه گفتش خوب بشه براتون میارم
گفتم نه نوش جونتون
سوال دیگه ای داشتین در خدمتم
الان که داریم اهنگ ترکی گوش میدیم
گره ها هم که تبریزی هستن و بکارمون میرسیم
خیلی وقت است صفحه پست جدید باز نمودیم و بکار خود پرداختیم
تو کارم خیلی خیلی ذوق نشون دادم بسی خرسندیم با گره زدن
هر گره ی انرژی خاص خودشو داره
میخوام استارت کارم پر انرژی باشه
ان شالله قدمهای بعدی با ثبات تر و موفق تر باشه
دلم برای همتون تنگ شده
همه که میگم فک نکنین یادم رفته شماهارو
همتونم یاد میکنم هیچ کس از دستم در نمیره
- ۹۲/۱۱/۱۷
موفق باشی دوستم