.

.

.

اینجا ما هستیم و خدامون

-----------------------------
با قراردادن این عکس
به عنوان
عکس پروفایل وبلاگتان
به جمع ما بپیوندید
+عشق

http://nomovement.blog.ir/

مخاطب ِ تلفن

پنجشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۲، ۰۵:۲۴ ق.ظ
خیلی وقته بیدارم

حوصله نداشتم شب خوب نخوابیدم

کمی ناراحتم 

کمی دلخورم

صبح شده و چشم نمیدیدم پاشم

روی تخت این شونه و اون شونه میکردم

تلفن زنگ خورد  شماره غریبه بود کمی با تاخیر گوشی برداشتم

بله بفرمایید

خانوم ببخشین مزاحم شدم شما مرغهای منجمد توی فریزر نگه میدارید؟

گفتم بله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

طرف پشت گوشی

من 

و شماها

** واقعاها سر صبحی زنگج میزنن ملت چی چیزا میگن

  • ادم و حوا

نظرات (۶)

  • خانوم خونه!
  • یعنی ک چی ؟ بعد تو چی گفتی ؟

    پاسخ:
    پاسخ:
    نمیدونم سر صبحی زنگ زدن بهم دیگه
    مجارا رو تعریف کردم خو
  • ماבرگُلـ‗_✿_‗ـها
  • بهاری چی شده گلم؟؟تو چرا گریه میکنی؟؟؟؟؟؟

    پاسخ:
    پاسخ:
  • زهرا( تک گل بهشت شهریوی من)
  • خخخخخخخخ
    :-)
    چه دیوونه ای بوده
    سر صبحی ... ی کاره ...
    حتماً خواب مرغ منجمد دیده بوده
    دلمون تنگ شماست آبجی خانوم

    پاسخ:
    پاسخ: دیوانه بود
    دیوانه
    دل تنگ؟ چی هست زهرجان؟؟

    چه سوالی بوده!!!!
    آمار مرغای مردمو می گیرن؟

    پاسخ:
    پاسخ:
    خدا بگم چیکارش کنه
  • لــوسیُ لاوش
  • خخخخخخخخخخخخ

    پاسخ:
    پاسخ:
    روزات پراز خنده وشادی
    یارو دیوونه ی زنجیری بوده

    اینجاست که رضا صادقی میگه دیوونه ی زنجیری ای چه با خود درگیری

    پاسخ:
    پاسخ:
    دیوانه روانی که چه عرض کنم نمیدونم خواب دیده اینجوری زنگ زده به من
    کلا همه خونمون زدن زیر خنده
    مونده بودم اینا که خواب بودن بعد فهمیدم نه خواب نبودن تنبلی میکردن بیدار بشن

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی