Unknown
سه شنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ۰۶:۰۰ ب.ظ
دلم از گرفتگی و تنگی گذشته شده ی کویر خشک
ی کویری که هنوز توی اون عشق وجود داره
این روزها تنها همدمم شده اشکای که از همه پنهون میشن و چاره ای ندارم که با تنهایی سرازیر میشن
و شبای که چشمم به گوشی میمونه و خوابم میبره
قبلا اس دادن دست خودم نبود و هر زمان میرسید دستم ی اس میفرستادم
اما حالا میفهمم که کار داری و تنها از من سکوت برمیاد که حواستو پرت نکنم
این روزها سردرد و معده درد و درد قلب همه و همه روی هم ریخته خوبم خوبِ خوب
- ۹۲/۰۹/۱۹