دلم گرفته
حرفی نزدم امدم تو اتاق
هنوز لباسمو عوض نکرده بودم دیدم گوشی زنگ میخوره
عزیزم بودش هنوز سیستمش درست نشده بود و گفتم میخوام برم روضه
گفت شامتو بخور برو التماس دعا
یعنی دعوت شدم آقا؟؟؟
آقا حالا که من بنده رو پذیرا شدی ی چندتا خواهش دارم
وضو گرفتم و نماز نخونده راهی شدیم
سوار تاکسی شدیم
اشکام دووم نداشت دونه دونه میریختن
سرمو برگردوندده بودم به طرف شیشه
کرایه رو حساب کردم و با مامان راهی هیئت شدیم
مثل ماهی که توی رودخونه فرستاده بودنش
آن سر که نباشد به هوایت به چه ارزد
چشمی که نگرید به عزایت به چه ارزد
یاران تو در راه تو جان دادن و گفتند
جانی که نگردد به فدایت به چه ارزد
گر هر دو جهان را بدهندم نشوم شاد
این لطف و عطا پیش عطایت به چه ارزد
آن کس که گدای تو شود شاه جهان است
شاهی جهان پیش گدایت به چه ارزد
در روضه دستان ابالفضل تو گفتم
دستی که نزد سینه برایت به چه ارزد
وقتی برگشیتم ساعت یازده رسیدم خونه
قسمش دادم گره کارمونو باز کن دلم بدجوری گرفته
از عصر کلا دل توی دلم نیست
دلم میخواد پر بزنم
یا حسین
یا حسین مظلوم
آقا دست پر امدم با کلی دعا و التماس دعاهای که منو قابل دونستن
اما دست خالی برنگردونم که خیلی چشم انتظار منه که بگم دعام براتون مستجاب میشه
* یالله بحق حسین
- ۹۲/۰۸/۱۸
برای ما هم دعا کن