خواب من در مطب
سه شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۲، ۰۶:۴۳ ب.ظ
نشسته بودم مثل همین چندروز
ساعت چهار بود رسیدم مطب
چند دقیقه بعد دکتر امد و احوالپرسی ورفت داخل اتاقش
منم نشستم پشت میز و کتاب ایین نامه رو ورق میزدم
حوصلم سر رفته بود و چرتم گرفته بود
همش فک میکردم خوابم نبره و این حرفا چند تا اس دادم و دیدم نه بدجور خوابم میاد
تقریبا تا 6.30 مریض نداریم و من روی صندلی خوابم برد
فک کنین چند دقیقه خوابیدم اول ده دقیقه که بیدار شدم دیدم خبری نیست باز خوابم برد
توی خواب دیدم دوتا اقا امدن بیرون از اتاق
تو کار خواب گفتم وا کی امدن اینا رفتن تو اتاق
که از خواب بیدار شدم اول رفتم تو اتاق دیدم که دکتر هنوز فیلم اموزشی رادیولوژی نیگاه میکنه و همه چیز امن و امان هستش
اما من بودم و ی ساعت هنگ بودنم
بعد از ی ساعت اس دادم به عزیزم
خودمم قهقه میخندیدم به کاری که کردم و خوابی که دیدم
- ۹۲/۰۸/۰۷
نحن اقرب و الیه من حبل الوریدایه 16 سوره مبارک ق
ازاینکه ادم مسلمانی هستی خوشحال شدم
ولی دوست من همیشه حاجت خود را ازخدا بخواه نه از بنده خدا
بازهم در ایه دیگر میفرماید- ادعونی استجب لکم
بخوانید مرا تا اجابت کنم شما راوایه 16 ق میفرماید من از رگ گردن به شما نزدیکترم