مروری بر چند روز گذشته(2)
سلام
داشتم میگفتم جمعه صبح ی صبحونه نون کره و مربا البالو
زن داداش اولی نون پنیر و خیار گوجه خوردن
اها داداش اولی بدلیل هفته ناجا یا همون نیروی انتظامی رفته بودن عکاسی از پیست موتورسواری
برای همین زن داداش بر دل ما مونده بودن
مامان نشسته بود پیاز پوست میکند
زن داداش اولی که نخود تمیز میکرد
منم که خانه داری میکردم و ترتیب کارای مونده دیروز میکردم
ی خونه تکونی اشپزخونه رو دادم
ناهار اماده کردم
که زن داداش گرامی گفتن قراره داداششون خانومشو میخواد ببره راه اهن و احتمالا ناهار بیاد خونه ما
و زن داداش اولی ببره دیار خودشون
و همینجورم شد و ناهار ما یدونه مهمون بهمون اضاف شد وناهارمون هم عالی عالی شده بود
بعدازظهر میخواستم ترشی میوه بندازم
کمی میوه گرفتیم و ترشی انداختم
اولی ترشی میوه از قراری بر مبنا سیب ، به، گلابی، هویج و خیار
دومی نارنگی و کیوی
سومی همون میوه های بالا بعنوان ترشی میوه لیته درست کرده ام
شب هم شام من درست کردم
مسول درمانگاه که در بیمارستان کار میکنم امدن خونمون و هنرای بنده را دیدن با همسرشان(دکتر همان مطبی که پدرم بعنوان خدمات در لیست بیمه هست) دیداری داشتند
جای همه سبززززززززززززززززز وقتی مهمونهامون رفتن شام خوردیم
3 تا نون باگت خوردم هنوزم میخواستم بخورم اما وقت نشد
خو دیگر این مال جمعه مونده بود
* بالخره تموم شد و بشه تا آخر شب امروز تعریف میکنم
- ۹۲/۰۷/۲۰
دریغ از مقداری ذوق دروجود ما
امسال هنر کنم همین کامواهایی که گرفتمو برای شوهر یه پلیوری یا جلیقه ای درست کنم
انشااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالله
موفق باشی خانوم هنرمند