غـــــــمِ دنیاس
پنجشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۲۴ ق.ظ
اینگونه که دیشب شد
دوباره تصویر قلبم شطرنجی شد
قلبم داشت در جا میزد
نه قرصی نه چیزی
هیچی ارامم نکرد
ی مشت بر سینه و ی دل خون
ی دنیا اشک محبوس شده توی چشمام
ی عشق که ارامش میخواست
گونه های خیس رو ملافه تخت
نوازش دستانم بر بازوانم
نوازش سرم با دستان خودم
اینک چشمانم باران باران شد
وقتی میگم غم دنیااااااااااااااااس یعنی این
تو دلم سنگین شد حرفای باید میزدم
- ۹۲/۰۵/۱۷