اوخ اوخ فدا صووووووووووووووووورت خودتو و خودم بشم من

افطاری که همه میزبانش شدم و مهمانان با برنامه ریزی من تموم شد

امروز روز نسبتا خوبی بود

ی حس خوب و جالب

حسی که همه وجودم پر شده بود از تو

پر شده بود از حس کامل تو

پر شده بود از وجودت در کنارم

دستاتو دور کمرم حس کردم زمانی که ظرفا و کوهی از ظرفای نشسته روی کابینت جمع شده بود و تند تند میشستم

عطر تنت توی آشپزخونه پیچیده بود

صدای تو بود که توی گوشم نوازش دهنده بود

صدای تو دلگرمی کارام شده بود

میدونی وقتی کار میکنم اجساس میکنم وقتی کارم تموم میشه تو منتظرمی

میدونی وقتی میرم بیرون احساس اینو دارم که وقتی برمیگردم خونه 

احساس میکنم الانه که از سرکار برگردی 

امشب ی جورایی حس تو پیشم بود

کنارم ظرف غذام پر بود 

ی ظرف سالاد ریختمو و خیلی جالب بود برام

احساس اینکه تو پیشمی و نفهمیدم کی بشقابم خالی شده بود و دوباره پر شده بود

این وقتها حسم میگه که هستی و داری نیگاهم میکنی

میدونی قند تو دلم آب میشه 

اونجوری نیگام میکنی 

میخوای تند تند پلک بزنم و برات ناز کنم؟؟؟؟؟؟

میخوای بگم اینو میخوام اونو میخوام نذارم غذا بخوری؟

برام آب بریز

نه نوشابه بریز

نه اصلا تو بخور یکم بعد من میخورم

اینو بده اونو بده

نه بیا این ظرف من دیگه نمیخوام بقیشو تو بخور

بیا سفره رو جمع کنیم من خسته شدم از بس خوردم

من ظرف میشورم تو ظرفا رو بیار

تو ظرفا رو خشک کن و من میذارمشون تو کابینت

من میوه قاچ میکنم تو ببر

من میوه پوست میگیرم تو بخور

عزیزم بسه دیگه

بغضم ترکید 

اشکام درامدن

خیالتم داره دیونه دیونم میکنه

من و تو و خدامون 

خدامون هوامونو خیلی داره ها

میبینی توی رویا برات چی میسازم

تو خیلی خیلی خوبی ها

ماهی

یدونه خودمی

بیا بریم پیاده روی

من میدوم تو دنبالم بیا

اگه تونستی بگیر منو

بدو دیگه من جلو زدما

بدو بدو تندتر بدو

نخیر قبول نیستش

تند تند میای خو

اروم بیا

قرار نیستش تو اول بشی ها

من کوچولویم خو

باید من اول بشم

اخ جون بدو بیا همه میوه ها رو خوردمااااااااااااااااااا

دیر بیای هیچی برات نمیزارما

نیگاه اینجوری بخور

افرین یکم یاد بگیر اینجوری میو میخورن ها

تاازشم منو نیگاه

خو دیگه من برم تو یخچال کاردارم

فعلا

تا بعد