میم مثل مادرَمـــــ
دوباره همون شلوغی اتاق
کارهای نیمه تموم و نیمه رها شده
اشپزخونه بهم ریخته
دستای مامان و تند تند کار کردنش
سفارش پشت سفارش
تنها کمکم فقط اشک ریختنم بود
فقط دعا کردن برای سلامتی که از دست دادمش
برای بدست اوردن روحیه ای که مثل قبل بشم مردِ خسته ناپذیر توی اوج زنونگیم
برای بدست آوردن خنده ها و قهقه های پشت سرهم
و خندیدن بقیه به خنده های من
دلقک بازی من برای ی لبخند گنده به اهالی خونه
مسخره دست این اون شدن برای لحظه ای که شادی توی خونه پر بشه
نماز های تند تند خوندن برای قضا نشدن
نماز های یواشکی توی کنج اتاق
نماز های که برای استراحت توی اتاق میای و بجاش شروع کنی با خدا درد دل کردن
هنوز همون دخترم
همون دختری که پا به پای مردان سرزمینم کار میکنه و تلاش میکنه برای زندگی ایده آل
دعاهای مادرم پشت سرم خیر ببنی دختر
سفید بخت بشی
و حالا من موندمو ی عالمه کار نصفه نیمه
من موندمو ی دنیا نیگااااااااااااه های امیدوار
من موندمو ی دنیا عشق مادرم که نگاهش با دنیا قابل مقایسه نیس
مادرم دوستت دارم
برای همه زحمتای که تا الان کشیدی و میکشی
انشالله جبران میکنمم
- ۹۲/۰۴/۱۰