.

.

.

اینجا ما هستیم و خدامون

-----------------------------
با قراردادن این عکس
به عنوان
عکس پروفایل وبلاگتان
به جمع ما بپیوندید
+عشق

http://nomovement.blog.ir/

ارومِ ارومم

يكشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۵۳ ق.ظ
سلام

امدم که برم

اما نشد

خواسته هامو نادیده بگیرم

نشد که احساساتمو زیر پام بزارم

نشد که دلمو صیقل نداده و دست خالی برش گردونم

این روزا دلم هوایی خدایی شدن کرده

نمیزارم کسی مسخره ام کنه

مثل دیروز که همکارم شروع کرد به مسخره کردن خط بنده

منم گفتم این خودکار شما بنویس تا یاد بگیرم

خیلی مواظب برخوردمم

که یوقت غرور و احساسات یکی رو خرد کنم یا له کنم

چون مزه احساس و غرور خودم خیلی چشیدم

دلم شده دفتر خاطرات من و خدا

وقتی میرم تو عالم نماز

وقتی میرم زیارت

تک تک دوست و آشنا وعزیزان جلو چشمه

خیلی میخوام که بهترین ها براتون رقم بخوره

تا خوشحالی شما باعث خوشحالی ولبخند گنده ی من بشه

الان که اینجام

کلی حرف ناگفته دارم

صدای اهنگ وبلاگ توی گوشم 

صدای اهنگای که داداشم توی حال پذیبرایی گذاشته خیلی خیلی قاطی پاتی شده

اما مینویسم

شاید روزی ده تا پست

شایدم روزی ی پست

شایدم هیچی

اما سر میزنم

دیروز خیلی اتفاقا افتاد خیلی حرفا زده شد خیلی محل کارم داغون بود

ی مراجعه کننده داد بیداد راه انداخت سکوت کردم فحش داد بازم سکوت کردم

کارش که تموم شد

امد عذرخواهی کرد

گفتم خواهش میکنم

دوباره عذرخواهی کرد و حلالیت گرفت

گفتم خدا ببخشه کاری نکردم

مادرش برگشت گفت خدا بهت عمر با عزت بده و صبر که چنان کردیمو جوابمون چینین شد

گفتم حاج خانوم التماس دعا من چیزی بدل نگرفتم

همکارم برگشته میگه

بهار خوبی؟

گفتم اره

گفت چرا عصبی نشدی

گفتم چون خدا باهامه

گفت دختر دیونه سرش داد میزدی

گفتم داد بزنم که خودمو خراب کنم؟ یا بشم مثل اون؟

همکارم صورتمو بوسید از خدا بهرتین ها رو میخوام

گفتم ممنون بابت دعات

همکار دیگه ام امده میگه خوبی بهار؟

میگم اره چطور مگه؟

گفت چرا مریض سر و صدا میکرد؟

گفتم درد داشته دیگه صبر درد نداره

گفت دختر بخدا خیلی صبوری  خیلی خیلی صبوری خدا بهت هرچی میخوای بده

گفتم ممنون بابت دعات

مامان بیمارستان امد گفت خانم بهار بیا اینجا کارت دارم

رفتم تو اتاق بوسه بارانم کرد گفت هرگس دیگه ای میبود پدرشو درمیورد

گفتم مگه چیکار کرده قتل که نکرده

بوسم کرد و تو بغلش فشارم داد

* خدا جونم ممنونتم


  • ادم و حوا

نظرات (۱۵)

آفرین ...بنظر منم کار خوبی کردی هم اون پشیمون میشه از کارش وشرمنده هم تو بزرگواریخ ودتو نشون دادی
چته تو؟ بازا رشیوتو پاک کردی....؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ:
پاسخ:
من نمیخواستم پشیمون بشه
فقط میخواستم بفهمه خودخواهی حدی داره
من چیزیم نیست کدوم آرشیو پاک کردم؟؟؟؟؟؟
  • یه قوی عاشق
  • سلام خانمی
    حتی من خانمی؟

    پاسخ:
    پاسخ:
    سلام قوی عاشق
    شما نههههههه کی گفتهههه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    سلام عزیزم خوبی؟خیلی خوشحالم که برگشتی
    وقتی فهمیدم میخوای بری خیلی دلم گرفت
    خیلی دوستت دارم بوس

    پاسخ:
    پاسخ:
    سلام ستاره جان
    ممنونم شما خیلی لطف دارین بهم
    ممنون خجالتم نده ستاره جان
    افرین به تو...
    یه خبرایی بوده انگار ...
    انگار ادرستو عوض کردی...


    پاسخ:
    پاسخ:
    آفرین؟؟؟
    تشویقم میکنی کهکشان
    ممنونم لطف دارین
    مهربون و صبوووور

    پاسخ:
    پاسخ:
    ممنون بنده خوب و مهربون
    سلام
    ازت نمیپرسم چی شد یکدفعه چون همونطور که گفتی دلت بخواد میگی و فقط به خودتون ربط داره
    فقط میگم امیدوارم شادی و خوشبختی روزیت باشه و عشق الهی مهمون خونه دلت
    پایدار باشی

    پاسخ:
    پاسخ:
    سلاااااااااااااااام
    ممنوووووووووووون برای دعات مهربانوی عزیز
    کامنت ها فعلا جواب داده نمیشه

    فقط میخونمشون

    +
    هر طور عشقته:| بخون سوادت نم نکشه

    پاسخ:
    پاسخ:
    اونوقت این یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟
  • عاطفه جون و محمدرضا جون
  • احسنت به این اخلاق شما

    پاسخ:
    پاسخ:
    ممنونم
  • عاطفه جون و محمدرضا جون
  • ما رو هم بخاطر اشتباهمون پاک کردین؟
    ما آپیم؟

    پاسخ:
    پاسخ:
    نه شما رو پاک نکردم
  • پلک شیشه ای
  • فدای قلب مهربونت
    آبجی گلــــــــــــــــــــمـ

    پاسخ:
    پاسخ:
    مرررررررررسی
    من قربون مهربونیت بشم

    پاسخ:
    پاسخ:
    ئا نگجین دیگه خجالت میکشم
    من که دیگه احتیاج به تصور کردن ندارم ..
    یه قدم از بقیه جلوترم ..
    میگم بهار چی شده دیگه بهم سر نمیزنی ؟!

    پاسخ:
    پاسخ:
    اوه اوه گلی جاااااااااان
    من سر میزدم فقط کامنت برام بسته بود نمیشد بخونم
  • آبی آسمانی
  • بعضی وقتها آدمها آنقدر در نقش هایی که به عهده میگیرند درگیر میشن که از آدم بودن می گذرند و تبدیل میشن به فرشته
    فکر میکنم بعد از برخی معلمین همه پرستاران وظیفه شناس از این دسته آدمها هستند

    پاسخ:
    پاسخ:
    اما من ی آدم معمولیم نه پرستارم نه معلم
  • دُخـتَر کوچولوی خـُدا
  • خدا به بنده هایی که دوست داره صبر ُ تحمل میده

    پاسخ:
    پاسخ:
    مرسی از حرف خوشگلتوووووووون
    خدا برات بهترین ها رو رقم بزنه

    پاسخ:
    پاسخ:
    مرسی من جان

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی