.

.

.

اینجا ما هستیم و خدامون

-----------------------------
با قراردادن این عکس
به عنوان
عکس پروفایل وبلاگتان
به جمع ما بپیوندید
+عشق

http://nomovement.blog.ir/

اشک نوشت

يكشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۲۴ ق.ظ

سلام 

خداجون شاهدی چی به سرم امده و داره میاد

سر چی باهام چی کارا که نمیکن

دوباره تهدیداش شروع شده

خدا توکلم به تویه

من تو راهی امدم که برام پیش رو گذاشتی

خدا جون حواست بهم باشه ها

خودت قول دادی به آقایی تا زمان رسیدنش و نبودش

خدا جون منتظریما منتظر اون معجزه ای که قولشو دادی

دوباره دهنم بستن و با تهدید کتکای که هنوزم دردای کمر از کتک قبلی خوب نشده 

هنوزم کمر دردای که بعد از اون کتکا نصیبم شده تموم نشده

شدم کیسه بکس بعضیاااااااااا

میگن هیچ جا خونه آدم نمیشه 

اما خونه ما جایی واسه آدم نیس

خو بیا بزن منو راحت کن

حداقل دلیلی برای صورت ورم کرده و چشای پر پفم داشته باشم 

حداقل بتونم راحتتر گریه کنم

چرا هرچی میشه میزنین تو سر درس خوندن من 

مگه درس خوندن من چیش شده 

عااقا درس میخونین مایه سرافکندگی خونواده ما شده؟

کسی به خوندنت کسی به داغدار بودن لحظه هات و کسی به قربونت برم های مردی که منتظرشی کاری نداره

فقط میخوان نیست و نابودت کنن

عاقا پس انداز من تو خونه شده براشون مثل ی آدم بی عرضه

دیگه چی بگم 

خدا 

دلم شده پر از درد حرفای که نه میتونم طاقت بیارم نه میتونم فزاموش کنم

حالم اصلا خوب نیست نمیدونم چی مینویسم فقط اشکامو نمیتونم نگه دارم همینو بس


**********************************

ممنونم خدا 

مردی بهم هدیه دادی که میتونم بهش تکیه کنم

خیلی جلو خانواده ام دارم دووم میارم و مقاومت میکنم

خیلی وقته اشکای منو ندیدن و فقط بعد کلی اشک  ی صورت ورم کرده و ی حال پریشون و بی اشتهایی منو دیدن  و نفهمیدن مسبب این حال من فقط و فقط خودشونن

امروزم خیلی جلو خودمو گرفتم که اشکم درنیاد اما موقع پرداخت قبض ها

دستام میلرزید هرکار میکردم خودکار نمیتونستم دستم بگیرم نمیتونستم ادامه بدم تا اینکه هردوشون از خونه رفتن بیرون 

منم خودمو رسوندم تو اتاق 

پریدم رو تخت تا میخواستم داد بزنننننننننم خداااااااااااااااا 

روی صفحه گوشیم اسمتو دیدم و شروع کردم به گریه کردن

الهی فدات بشم که دلت پیش منه و میدونی حالمو

خیلی خودمو نگه داشتم که حرف نزنم و جوری نگم که بفهمی 

اما انگار زودتر از این حرفا لو رفته بودم و گفتی چی شده

حالا های های گریه من و امون ندادن اشکام

قرار شد صورتمو بشورم و ی لیوان اب بخورمو دوباره زنگ بزنی 

منم رفتم ی لیوان اب خوردمو ی اب زدم تو صورتمو و توی ایینه ی نیگاهی انداختم ی سری تکون میدمو برمیگردم تو اتاق 

دوباره زنگ میزنی و میگی چی شده حالا حرف و حرف حرف میزنم از همه چی

میگی یکم دیگه صبر کن دیگه تموم شده چند روز دیگه میام دستتو میگیرم و با خودم میبرمت

میگم خسته شدم کاسه صبرم لبریز شده

میگی اش یا سوپ؟من آش زیاد دوست دارما

یکمی ارومتر میشمو میخندم  اما برام خیلی سخته توی خونه ای باشم که همه دیدشون به من شده ی دختری که وظیفمه پا به پاشون کار کنم و وظیفمه هرچی گفتن دهنمو ببندم و حرف نزنم و فلقط رو من زووم بشنو بزنن و درد بکشمو حرف نزنم


اهنگ (ی مدت میخوام )پلی میکنمو هدفون توی گوشم فشار میدمو وتا اخر ولووم میدمو  باهاش گریه میکنم 

این پستو با ی دنیا اشک نوشتم و نمیدونم چی گفتمو و چی نگفتم حالم خوش نیس 


ساعت 11.01 دقیقه 

* اهنگ وبلاگو عوض میکنم همون ی مدت میخوام بزارم 

  • ادم و حوا

نظرات (۱۸)

خوندم و خیلی غصه‏ خوردم ان شالله معجزه ای بشه و آقاییت زودتر بیاد دستتو‏ بگیره و راحت شی عزیز دلم
بهاااار چیییی شده؟؟؟
کی کتک زده بهت؟؟؟
بهار خانومی همه ی این روزا تموم میشه
بهش افتخار کن...
ایشالا هررررررررررررچییی زودتر میاد و برت میداره میره
میدونم قربونت برم همه چی رو تحمل میکنی و به روشون نمیاری
همههههه چی درست میشه.
وااای چقدر دوست دارم یه روزی تو همین وب از خاطرات با هم بودنتون بنویسی و ماها واسه به هم رسیدن انگیزه بگیریم.

پاسخ:
پاسخ:
چیزی نشده چرا اینقده بزرگش میکنی خانومی
من که نمردم که گریه میکنین بخدا زندم فقط یکم پریشون احوالم
ایشالله توی همین وبلاگ خبر یکی شدنمونو میدم
بهار جان عزیزم.... با تمام وجود درکت میکنم و تز خدا میخوام که زودتر همه چی جور بشه و بری سر زندگی خودت با مرد مهربونت عزیزم
بهار بازم بابات اذیتت میکنه
اخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
از دست خودم عصبانیم که کم میام پیشت
بهااااااااااااااااااااااار چی شدی تو؟
بیا پیشم برام بگو
بهارخانمی
  • پلک شیشه ای
  • خدایا بهار رو از تو میخوام خدایا کمکش کن
    بهار آقایی زود میاد زود زود...
    بهار غصه نخور همه چی تموم میشه...
    بهارمممممممممممممممم
    بمیره الهی آبجی برات
    بمیرم که نمیتونم کاری کنم
    بمیرم که نفهمیدمت
    بمیرم الهی
    درس میشه باز یه کم یه کوچولو میاد
    آقایی تو رو خدا زود بیا زود زود
    بهارررررررررررررررررررررر
    یا حضرت زهرا روا نیست آبجیم این جوری اذیت بشه
    دستش رو بگیر
    در حقش مادری کن
    یا زهرا
    دعات میکنم از ته قلبم... دوستانه مثل یه آبجی
    بخند عزیزم حتی به روی مشکلات
    حل میشه من مطمئنم
    آقایی آخه کجایی بیا دیگه بهارم رو ببر پیش خودت
    متاسفم برای خونوادت که قدره دختر به این گلی رو نمی دونن
    قربونت شم غصه نخور
    دلم باهاته
  • منُ نیمــــــ♥ــچه مسترم
  • بهااااااااااااااااااار.
  • من و تــــــو

  • چرا کتک آخــــــــــه!!!!
    خودتو اذیت نکن؛ مطمئنم خدا تو رو دوست داره کمکت میکنه ..
    آروم باش ..
    بهـــار؟
    توکلت به خدا باشه عزیزم
  • منُ نیمــــــ♥ــچه مسترم
  • عزیزم بخدا اصن نمیتونم چی بگم
    ب روزای خوبت ک با آقایی خاهی داشت فک کن
    مطمعنم ک همین بهت انرژی میده تا بتونبی صبر کنی
    ناراحت نباااااااااش فقط
    چی شده؟ من که گیج شدم...
    بهار کی تورو اذیت میکنه ؟!
    کی به خودش اجازه میده روت دست بلند کنه ؟!؟!
  • منُ نیمــــــ♥ــچه مسترم
  • یه چیزی بگو دیگه عزیزم؟
  • منُ نیمــــــ♥ــچه مسترم
  • بهار خانومی؟
  • منُ نیمــــــ♥ــچه مسترم
  • عزیزززززززززززم
    بخدا اشکم در اومد
    کی کتکت میزنه آخه؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی