آرامش
ی دست میخوام شود بالشم
ی بوسه
یکم ناز
یکم زمزمه های ناز
برای آرامشم
یکم خواب و رویا
ی همدم
ی همراز
ی هم نفس
شود راهی تو این راه هموار
برای آرامشم
ی شونه برای تکیه گاه شب وروزم
ی دنیا خیره شدن به دنیای خستگیت برای آرامشم
و...
و اینک همه آرامشهایم را برای تو میخوام که
بیای به خانه دو دستی در آغوشت رها کنم و چیزی نماند تا فداشدن
* یادته اینارو؟
آره
خوب یادته
از این حرفا خیلی میزدم و میزنمو خواهم زد
یادته مینوشتم و فقط گوش میدادی
یادته اون موقع ها حرف نمیزدی و فقط من این حرفا میزدم
الانم میخوام حرف بزنم
دلم عجیب تنگ شده
این هوا فقط هوای تو رو اورده
این هوا منو سمت تو میکشه
میگم میشه این روزا تموم بشه
اشکای منم تموم بشه؟
میشه انوقت ی شونه باشه زار بزنم
و بهش تکیه کنم
یگی تموم شد
اینم ی شب دیگه خواب از سرم پرید ونشد بخوابم
اشکال نداره بعوضش ی دنیا با خدا حرف زدم
ی دنیا به این چیزا نیگاه کردم
ی دنیا بدون مزاحم بدون خاموش روشن کردن سیستم و یواشکی پست گذاشتن پست گذاشتم
*خدایا شکرت بخاطر نعمتت که بهم دادی
با این عشق بهت نزدیکتر شدم
خدایا ممنونم
