اولین نماز صبح با سجاده ام
شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۴۷ ب.ظ
و نماز صبحم را با هدایایت به پشگاه خدا رفتمو خواندمش و بیصدا اشک ریختم
خدایا بندگی بلد نیستم خداگونه به ما بنگر
برای تک تکتون دعا میکنم
احتمالا چندروزی نباشم
ی نذری در راه است
چهارشنبه پنج شنبه بعدازظهر ساعت پنج و نیم قرارمون وعده گاه دلتنگی
این بار صدایت خواهیم زد بی صداتر از همیشه
ی نذر کوچولو داریم احتمالا چندروزی کمتر باشم و اینترنتم داره زور آخرشو میزنه و شاید کمی کمرنگ بشم
اولین نماز با سجاده
راستی اینم بلوزی که داداش کوجیکه برای من خرید البته برای دو تا زن داداش ها ی مدل برای من ی مدل و برای مامان ی مدل پیراهن و برای فندق ی دست بلوز و برای عارف ی لباس خرید بعنوان هدیه روز زن
سمانه جان برات دعا کردم ایشالله سفر خوبی رو داشته باشی
سلما جان برای شما هم دعا کردم
برای تک تک دوستام مجازی و غیرمجازی دعا نمودم البته اگه قابل باشم
