.

.

.

اینجا ما هستیم و خدامون

-----------------------------
با قراردادن این عکس
به عنوان
عکس پروفایل وبلاگتان
به جمع ما بپیوندید
+عشق

http://nomovement.blog.ir/

چهارشنبه و پنج شنبه 18و19 اردیبهشت

پنجشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۳۷ ق.ظ
هنوز دارم میدوزم تا تموم بشه

این اولین لباسی بود که زود دوس داشتم تموم بشه و ببینم چطوری میشه

یکی که خستگی احساس نمیکردم ی جورایی شیرینترین لباسم بود

بماند که دو سه سال اصلا پولکدوزی نکرده بودم

اما روز خوبی بود پولک نقره ای دوباره تموم شد ی جورایی بیکار بودمو مامان گفتم بنده خدا رفتم دوبرابر خرید 

لباسمو نصفه پوشیدم دیدم خیلی تنگه 

یعنی هرچی از دهنم درامد به دختر عمه ام گفتم میدونه تنگ نمیپوشم اونقد تنگ کرده داشتم خفه میشدم

خلاصه امروز هرجورشده باید تموش میکردم 

فقط میدوختم و هی وسطش کارای خونرو انجام میدادم

اخر تا ساعت سه نصفه شب پنج شنبه یعنی دیشب تمومش کردم و خلاص

یعنی بیهوش داشتم میشدم میخواستم حموم برم که توان حموم رفتن نداشتم

گفتم نیم ساعت بخوابم بعد پاشم برم حموم 

خوابیدن همانا و نماز صبح خواندن همانا

ساعت 8 اینا بیدار شدن همانا

حالا موندم این موهای لختمو چطوری درست کنم که از لختی دربیان

بتونم ایشالله موهام درست کنم باز میگم

عکسارو هم تا فردا میزارم

  • ادم و حوا

نظرات (۴)

دیگه سرکار نمیری ؟!؟!

عروسی دعوت بودی ؟!

پاسخ:
پاسخ:
سرکار اون هفته رو تعطیل کردم یکم کارداشتم
اره عروسی دعوت بودم
حسابی خسته شدی این چند روز دیگه
انشاالله که لباست باب دلت بشه

پاسخ:
پاسخ:
یکونیم روز فرصت داشتم تمومش کنم
بدنیس البته با اون دسته گلی که آب دادم و تغییراتی بعدی که انجام شد
لباسمان محشر شده بود
Khosh begzare azize delam

پاسخ:
پاسخ: مرسی مینا جان
مبارکه مبارک

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی