.

.

.

اینجا ما هستیم و خدامون

-----------------------------
با قراردادن این عکس
به عنوان
عکس پروفایل وبلاگتان
به جمع ما بپیوندید
+عشق

http://nomovement.blog.ir/

دلم میخواد

جمعه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۱۵ ق.ظ
نمیدونم چرا 

دلم برای لی لی کردن

برای خط پا بازی کردن

برای اجر بازی کردن و خراب کردن

برای بپر بالا پاین بالا کردن

برای جیغ و سروصدا

برای شیطنت کردنای یواشکی 

برای پریدن از اتاق الانم روی رختخوابهای اتاق خواب پایین

برای بازی با داداشام made by Laie

برای بازیهای بچگیم تنگ شده

دلم بچگی میخواد 

دلم دنیارو بی استرس میخواد

دلم هم بازی میخواد

دلم دویدن تو ی محوطه خالی برای دویدن میخواد

دلم اول شدن میخواد

دلم عروسکای که همیشه تو کارتن موندن و ارزوی بازی کردنشون تو دلم موند بود میخواد

دلم ی دنیا خاله بازی میخواد که هیچوقت منو بازی ندادن چون بلد نبودم چون همیشه همبازیام پسر بودن made by Laie

دلم گریه بی بهونه میخواد

دلم برای اون روزا که بچگی نکردم تنگ شده و فقط خواستن بزرگ بشم میخواد

دلم ی خواب بچگونه میخواد

دلم خواب بی موقع میخواد و وقتی بیدار بشم ببینم تازه خوابیدن

دلم نمازهای صبح مسجد و میخواد که منو برای ماز صبح بیدار نمیکردن چون بچه بودم

دلم از اون بچگیا میخواد که بگن بازی کن ما جایی نمیریم 

دلم از اون همبازیا میخواد که تا میرفتم پیششون بازیشونو بهم نزنن و نگن دیگه خسته شدیم

وقتی قکرشو میکنم من بچگی نکردم از اول بزرگ بودم

چون بازی بلد نبودم

چون داداش داشتمو خواهر نداشتم که خاله بازی کنم made by Laie

چون موقع نقاشی کردن مدادم فقط سیاه بود و مداد رنگی نداشتم که اسمونم ابی باشه

چون برای بازی کردن تنها بودم همیشه میگفتن بازیمون پسرونه است تو بازی نیستی

چون همیشه تماشاچی بودم تا بازیکن

چون مامان منو با خودش جایی نمیبرد که یاد بگیرم بازی با دخترارو

چون هروقت جایی میرفتیم اونقد دیر میرفتیم که همه بچه ها خسته بودن و حتی باهام حرف نمیزدن

چون لباسام چین دار نبود 

چون لباسام پسرونه بود

چون فقط باطنم دخترونه بود

چون همیشه ی روسری سرم بود

چون حرفام همیشه پسرونه بود

چون بلد نبودن برام موهامو خوشگل ببندن

چون همیشه ارایشگرم عمو یا مامان بزرگ بودن و تا خراب میشد میگفتن اینجوری خوشگلتری

چون هیچوقت نشد بگم اینو میخوام این رنگو میخوام اینجوری میخوام 

چون توی مهمونی باید ساکت میشستم که منو جایی ببرن

چون کم حرف بودم 

چون کسی نبود باهاش حرف بزنم


وحالا که بزرگ شدم 

کسی باورش نمیشه که بزرگ شدمو اما حسرت بچگی کردن تو دلم مونده


  • ادم و حوا

نظرات (۵)

قشنگ نوشتی
همه ی ما حسرت اون روزا همراهمونه
منم گاهی خیلی دلم واسه اون روزا تنگ میشه
منم اکثرا فوتبال بازی میکردم ولی هرچی بود دورانی بود بی نظیر
یاد باد آن روزگاران یاد باد ....

پاسخ:
پاسخ:
ای خدا عجب دورانی بودا
خیلی با احساس بود و قشنگ
پس حالا عزیز لااقل جوونی کن تا بعد از پیری
نگی پیر شم و جوونی نکردم
خوشگلم امیدوارم هر لحظه زندگیت پر از شادی باشه از الان
دوست خوبم

پاسخ:
پاسخ:
من پیر نمیشم
ممنون شما هم زندگیت پر از شادی بشه
گاهی وقتها دل همه ما از این چیزای قشنگی که نوشتی میخواد

پاسخ:
پاسخ:
اره مثل من یهو هوس ی چیزای میکنم که واقعا ازش دور شدم
  • ❀زندگی با طعم خوشبختی❀
  • واقعا بچگی بهترین دوران



    سلام وب جالبی داری.خوشحال میشم به منم سر بزنی بیا و بگو با چه اسمی بلینکمت.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی