کمبود وقت
ی چایی و ناهار دردست کنم برمیگردم حرف میزنم کجا بودمو چی شد
از صبح دادگاه بودم اه واقعا چقدر مردم ازارن بخدا
ساعت 10 تازه امدن یعنی داشتم ضعف میکردم هی جلوم چایی خوردن هی صبحونه
یعنی میخواستم تمام موهامو بکنم
خو از وقتی امدم دارین میخورین یکم کار کنین تو رو خدا
خلاصه 30هزار تومن فقط فتوکپی گرفتیم اه دیوانه ها همش کاغذ بازی
تمبر زدیم اخرش
هیچی دیگه 30تومن درامد رفتیم ریختیم
یعنی اینقد پول گرفتین اخرش چی؟
امروز قرار بود روز اخر باشه اما حالا حالاها ما میریم میام
از پاس کاری خوشم نمیاد
خداروشکر ساعت 11.20 کامون تو داداگاه تموم شد
امدیم بیرون بریم بیمه ایران خسارت بگیریم
روز از نو روزی از نو
این چیه خانوم
کو مقصر؟
نیستن
بگیر خانم این تا مقصر نباشه پرداختی نداره
وا یعنی چی اونجا خودتون گفتین لازم نیس
هیچی دیگه به مصدوم ماشین جلویی گفتم میشه شما تماس بگیرین جواب منو نمیده
بنده خدا سریع گرفت و حرف زدو گفتش سریع بیا بیمه
شب شیفت دارم تا 12
- ۹۱/۱۲/۲۱
میخوام ایشا الله برا هخودش یه دفتر بیمه بزنم فعل باید رو مخش کار کنم
بله بله رو مخ من کاری کنی؟؟؟؟
پس کی من رو مخ تو کار کنم ها؟؟؟/
خانوم شما همه کارس یا همسر بنده همه کارس
والا هرکاری بگی بلده