20 اسفند 91 دادگاه اخر
يكشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۱، ۰۸:۵۴ ق.ظ
فک کن از خواب ناز بیدارت کنن ببرنت داداگاه
نه چای نه صبحونه ای اینندفعه گوشیو قایم کردم بردم داخل دادگاه که همسر عزیزمو بیدار کنم
یعنی یا انتن نداد یا دردسترس نبود یا خاموش بود فقط ی بار تونستم زنگ بزنم که بوق بخوره
الان که امدم لباس بپوشم وضو بگیرم برم سرکارم بزور رفتم صحبت شما که والا منو کار ندارین جداقل بزارین برم سرکارم بعد ی هفته امروز بیرون رفتم و تو دادگاه فقط دعوا بحث اینو اونو گوش کردم
والا بخدا این همه پول گرفتن و ما فیش واریز کردیم
اتاقم الان بازار شام شده
حرف برای گفتن زیاد دارم اما خیلی گشنمه
همسر گرامی که هنوز دردسترس نیس حالم گرفته شد خواستم یکم اس بازی کنم اما فک کنم نمیشه
برم نمازمو بخونم و ی چیزی درست کنم بخورم شاید خدا خواست و بتونم ببینمش
- ۹۱/۱۲/۲۰
شاد باشید...
اشکال نداره پیش میاد پرنسس