شمارش معکوس

برای نو شدن 

برای با تو بودن 

برای حس امید

همه چیز خوشحاااااااااااااااالم

خدایا شکرت

تازه ی ساعت از خواب بیدار شدم

یعنی بیدار بودما اما تنبلی میکرد از رو تخت بلند شم برم پایین

خلاصه اینکه جونم براتون بگه

یکم امدم ی خبری به وبلاگ بزنم

چون ظهر شیفتم و تا برگردم خونه دیر میشه 

تا اینترنتم وصله و دارم باید ی ردوپای برای این روزام بزارم 

اینجا دفتر خاطرات مجازیم شده

گاهی خوشحال گاهی ناراحت گاهی استرس گاهی ارامش

همشو دوس دارم این یعنی اینکه خدا چش از روی اعمال ما برنمیداره و حواسش بهمون هست 

این یعنی دوری زیاد کرده که ببینیم دل هرجا باشه تنگ میشه به مسافت نیس

دل دله حالیش نیس

گاهی وقتها تو خلوتش اونقد تنها میشه که میپره پای اینترنت تو عالم این تارعنکبوت گم میشه 

گاهی وقتها اونقد خوشحاله و مینویسه و بقیه خواننده ها رو خوشحال میکنه

گاهی وقتها میشینیم غصه های بی مورد میخورم یکی چاق میشه یکی لاغر یکی پیر میشه یکی جوون

هرچی بود و هست گذشت

گذشت روز بروز ما سنمون بالاتر میره بچگمیون بازیامون کم میشه 

نمیدونم شده از خواب بیدار بشین حس تنهایی کنین 

ده دنبال ی گوش بگردین حرفاتو بشنوه 

دنبال ی چیزی که خودتو از حال و هوا دربیاره 

این اهنگو دوست دارم

نبسته ام به کس دل

نبسته کس به من دل

چو تخته پاره بر موج

رها رها رها من

 

ز من هر آن که او دور

چو دل به سینه نزدیک

به من هر آنکه نزدیک

از او جدا جدا من

 

نه چشم دل به سویی

نه باده در سبویی

که تر کنم گلویی

به یاد آشنا من

 

ستاره ها نهفته اند

در آسمان ابری

دلم گرفته ای دوست

هوای گریه با من . . .

ی جورایی اروم میکنه