حرف دل
برعکس ایشون من پرحرفم سر همه چی حرف میزنم و پست قبلی کار ایشون بود که مارو خجالت زده کردنیعنی الا اینقده ذوق کردم اخه اونجا که اقایی اینو نوشته بنده تو راه خونه بودم و کلا بی خبر بودم
خلاصه دلم براتون بگه تازه از سرکار امدم یکم خسته شدم از بس این روزنامه از گرونی نوشته بود
ادمو میبره به مشکلاتو بدبختیاش
خلاصه انداختمش اونطرف
گفتم بدرد خودتون میخوره فقط قسمت سه ونیم و اون قسمت دیگه رو دوس دارم
بعد اینکه کیفمو نیگاه کردم دیدم شارژم نیس
ی اس دادم که اقایی نگرانم نشه
خلاصه تا زمانی که شیفت بودم همراهم بود اما همین که شیفتو تحویل دادم خاموش شد
گفتم عجب جایی خاموش شدیا
خو تو بیمارستان حداقل ی تلفن بود ازم با خبر بشه
تو راه چطور میخواد ازم باخیر بشه؟؟؟؟؟ عجب گوشی نفهمی(اخ ببخشا گوشی عزیزم با شما نبودما ناراحت نشیا بهت برنخوره با یکی دیگه بودم )اره جون عمت با تو بودم اصلا میخوای چیکار کنی هااااااااا(ای وای نه عزیزم با شما نبودما گوشی جونم اذیت نکن دیگه افرین) هیچی خلاصه اینا رو من ننوشتما اینارو اون بچه پنج ساله که تو فیلم اتش بس دکتره حرفشونو میزنه اون بودش
من ماشالله دختر فهمیده و تحصیلکرده و خوشگل و با کمالاتی هستم (خوب دیگه اعتماد بنفسی دارما)
من با تو ارومم حال کنین خیلی خوشگله
تو واسم مث بارونی
تو واسم مث رویایی
تو با این همه زیبایی
منو این همه تنهایی
منو حالی که میدونی
من با تو آرومم
وقتی دستامو میگیری
وقتی حالمو میپرسی
حی وقتی ازم سیری
حتی وقتی که دلگیری
من بی تو میمیرم
تو که حالمو میفهمی
تو که فکرمو میخونی
تو که حسمو میدونی
تو که حسمو میدونی
- ۹۱/۱۲/۰۱