تشکر

یعنی نمیدونم چرا این نظر میخوام بنویسم کد برای من نمایش داده نمیشه

بعضیا واقعا لطف دارن میان سر میزنن و ما (من و اقای همسر)هنوز نتونستیم براشون نظر بدیم

اخرش باید تشکرکنم از مینا  که بهمون سرمیزنه و زری خوش خبر باشی ایشالا

من دیگه برم یکم بخودم برسم ی دوش بگیرم که اقای همسر خوشش نمیاد اینجور شلخته و بهم ریخته باشم بعدش برم سرکار ظهر شیفت دارم امدم بنویسم حالم صبح خوب نبود باز قلبم درد میکرد هی اینور اونور میکردم رو تخت که تخت صداش درامده بود از دست ول ول خوردم خسته شده بود

بعدش اقای همسر منو اروم کرد الانم شاد و شنگول صبحونه خورده خوشگل موشگل نشستم اینارو مینویسم حتما دوش بگیرم سرحال تر میشم بعدشم برم سرکارررررررررررررر

خلااااااااااااااصه امروز کمتر نوشته های چرت و پرت منو میبینید 

راستی ی جا منشی میخواست اونم شش نفر منم زنگ زدم راستش از بیکاری خسته شدم طفلی شوهرم داره همه غرغر های منو به جون میخره اینقد نارااااااااااااحتم بابت این موضوع خلاصه قرار شد برم ی سری بزنم محل کارشو ببینم چون سابقه کار دارم  سابقه بیمه هم دارم ایشالله که درست بشه یکم خجالت میکشم از همسر گرامی 

بعدددددددددد

ها یادم امد از هفته دیگه باز دادگاه بازی ما شروع میشه بخاطر مامان طول درمان داشت همه پرونده ها چهار تا ماشین دیگه بخاطر مامان راکد مونده

ای خدااااااااا شکرت

شیفتای این ماه بیمارستان خیلی زیاد شده طفلی شوهرم یکم ناراحت بود بخاطر ساعتای کاری من

فک کن 7.30 صبح تا 7.30 شب شیفت بودم بعدشم میومدم خونه خسته کوفته هنوز خلوت نکرده بودیم حال احوال نکرده خوابم میبردش چقد صبورو مهربونه مرد من ماشالله چشم نخوره بلندتر بگو ماااااااااشاله افرین  

بعدددددددددش زن داداش گرامی هنوووووووز زایمان نکردن گفته بودن هشتممممممم اما هنوز تو راه بیمارستان و خونه مونده 

nstهربارش میشه 7500 تومن ویزیت ماما میشه 3500 اخه هرروز اینقد پول بدی اون شوهر از کجا میخواد بیاره حالا خداروشکر داداش گرامی یکسره سر کارهستش تقریبا روزی 40-60 تومن درامد داره که نصفشو قسط میده

ی مورد دیگه اینه که سونوگرافی همشون قاطی پاتی شده هر کدوم برای زایمان ی تاریخی زده

زن داداش منم که کم کاری نمیکنه همش میخوره ورم کرده اساسی

وای اینقده حرف داشتم از اینور اونور همش قاطی پاتی شد

چقد حرف زدم ای بابا پاشم برم حموم برگردم اگه وقت بود و چیزی یادم امد  میام اینجا ادامه میدم

*****************************************************************

ساعت 12.30

دوباره امدم

تازه حموم رفته بودم که مامان گفت زن داداش رفته بیمارستان درباره دکتر پرسید که کارش اگه خوبه من بستری بشم

منم گفتم دکتر چیه

دکترش اون بالایی 

توکل کنه بره دیگه

زن داداش بستری شددددددددددددد

اخیـــــــــــــــــــــــــش

ی کارمون حداقل راه افتاد

خو بچه دوم اینقد بالا پایین داره دوتایی اینقد حرص میخورین 

خلااااااااااصه از حموم که هیچی نفهمیدم اب که فشار نداشت فک کنم همسایه ها فهمیدن میخوام برم حموم کم کاری نکردن تا جایی تونشتن اب بازی کردن منم تو حموم یخ کردم

خلاصه دوباره میخوام عمه بشم 

چه حالی داره بعد از 5 سال دوباره عمه بشی

فندق عمه منو خیلی اذیت کردش

خداروشکر من شیفتم تا بدنیاامدنش همونجا هستم ایشالله شب برگشتم خونه بتونم عکس بگیرم از فندق میارم اینجا میزارم فندق عمه 

البته ناگفته نمونه اولی عارف عمه است از بس شیطونه میگم بهش تو باید پسر میشدی نه دختررررررر

حالا پاشم برم ببینم بیمارستان چه خبره اون زنوشوهر اونجا چیکار کردن