Unknown

نمیدونم این چندمین باری که در یک روز مینویسم اما هرچی مینویسم دلم خالی نمیشه

خااااااااااااااااااااااااالی

غصه ام گرفته

غصه 

بغض گلمو گرفته

قبل میگفتن عشق

من میگفتم عشق چی هست

میگفتن میخوای کسی رو نفرین کنی بگو الهی عاشق بشی

اما اینجور نمیفهمیدم

خدایا شکرت 

امیدم را نامید مکن

دلم امید بیشتر میخوااااااااااااااااد

بهونه میخوام

چقد سختمه

شادی و غصم همش با اشک همراهن

سختمه صبح بزور از خواب بیدار بشم شب بزور بخوابم

خدا خودش بهمون صبر بده

دارم قاطی پاتی مینویسم چرت و پرت مینویسم 

خودمم نمیدونم

الان خوشحالم یا ناراحت

به حال خودم یا خانواده ام

چقد امسال اتفاق افتاد

درسم تموم شد بیکاااااار شدم  تصادف کررررردم

و حالا تصمیم گرفتم برم دوباره برای گواهیناااااااااااامه

حداقل یکم فکر دوری از سرم بیرون بیاد حداقل اشکم کمتر بریزن پایین حداقل کمتر غصه بخوررررررررم حداقل دلتنگیم کمتر بشه حداقل خودمو گوووووووووول بزنم حداقل کمتر خودازاری کنننننننننننننم