Unknown
چهارشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۱، ۰۶:۲۴ ب.ظ
وای خدا
الان دیگه دارم منفجر میشم از بس این چندروز خبر اتفاق افتاده
نمیدونم ازچی و از کجا بگم همش قاطی شده
فک کن داداشا همشون باهم تصمیم ازدواج گرفتن انگار مسابقه است من که این وسط قاطی کردم نمیدونم چیکار کنم
طفلی شوهر گرامی مثل من تو اسمونو و هواست از بس که اتفاقاای جدید میفته
بعد از سفر مامانشونو و تصادف ماجرای تحقیقات برای داداش سومی و امدن اونا به خونه ما
و همه چیز قاط پاتی شده نمیدونم از کجا باید بگم از بس هولم نمیدونم کودمو اول بگم
- ۹۱/۱۱/۰۴