خانمی - بفرمایید شام خونه ما 24 اذرماه (مهمون ناخوانده)
تازه مهمونای گرامی داشتن میرفتن خونشون، ظرفاشون دستم بود ببرم رو میز ناهارخوری بزارم
دیدم صدای احولپرسی میاد خنده ام گرفت گفتم اینا چرا احوالپرسی میکنن
نگو که دوباره مهمون داربمممممممممممم
خلاصه خنده ام خشک شد
از صبح همش مهمون بازی داریم
یحساب امروز جمعه بودااااااااااا
از مهمون بدم نمیاد فقط ناخونده اش خیلی سخته اونم برای شام
فک کن مامان خونه نباشه چقد کارت سخت میشه
چی درست کنم چی درست نکنم
تصمیم براین شد کوکو سیب زمینی با سبزیجات
و
املت
و غذای اضافه ظهر
چقد با پیازها گریه کردم البته پیازا مقصر نبودن ی مشکلی داشتیم که نگرانش بوذیم
خلاصه غذاهای این عکس خودم اماده کردم خیلی هول هولکی شد
هیچی دیگه خلاصه مهمون ناخونده دونفر میتونی جواب بدی نه اینکه 6 نفرررررررررررررررررررر
خودمونم که ماشالله کم نیستیم
خداروشکر خدا برکت روزی رو خودش همراه مهمون برامون اورد
اما اشپزخونمون شده بود عین ی میدان جنگ
که سریع بعد از شام جمعش کردددددم
ظرفاروشستم امدم اس بدم به اقایی که خودش اس داد
خلاصه اون مسله حل شد
الانه قد دنیا خوووووووووووووووشحالللللللللللم
خداجونننننننننننننننننننننننننننننننم مرسیییییییییییییییییییییییییییی بابت لطف دوبارت
الان کلا خستگی ی روز پر کار از تنم با این خبر(اقاایی) در رفت
هوررررررررررررررررررررررررررررررررراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
خانمی: کم وکسری بود به بزرگی خودتون ببخشید
مهمونا: مرسی ممنون خیلی خوب شده بود
- ۹۱/۰۹/۲۴