13
جمعه, ۶ مرداد ۱۳۹۱، ۱۱:۲۰ ق.ظ
مثل همیشه اس بازی میکردیم البته حرف میزدیم
تا بهم گفت میخواد زنگ بزنه
داشتم اس میخوندم که دیدم زنگ زد ساعت نزدیک 3 بود
منو میگی گفتم چیکار کنم خدایا............
اس دادم گفتم نمیشه
جواب داد یکلمه
بگو نمیدونم
زنگ زد
منو میگی فک نمیکردم یکلمه بشه اون همه حرف زدیم
اونم تو خونه وقتی همه بیدار بودن
خدایا شکرتــــــــــــــــ
- ۹۱/۰۵/۰۶