امروز افطار دعوتیم
افطار در بیمارستان
ی حلیم ناب
ایندفعه کارت دادن ژتون افطار مخصوص دونفر
عکس نگرفتم
* موقع هم زدن حلیم رفتمو ی هم زدم اولین هم زدن حلیم توی عمرم تجربه کردم
برای خیلیا دعا کردم
کودکی دستان من در دستان تو
عزیزم چقد کنارت خوشبختم
با تو هیچی در دنیا کم ندارم
بهارخانمی عزیز دردونه
بازم حتما حکمتیه که ما بی خبریم
بازم ناخونده شدی که.....
الان فقط مهر سکوت رو لبم موندش
سکووووووووووووت
سکووووووووووووت
*خدایا راضیم برضای تو